کپشن های مربوط به ميديد

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ميديد

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

چند وقتی ميشد كه رابطمون مثل قبل خوب نبود .
تا ديروز كه سخت مشغول كار بودم
اون وسط مسط‌ها هی صفحه‌ی گوشيم روشن خاموش ميشد... حرفاش ميومد رو صفحم... ميديدم داره گله ميكنه اما ترجيح ميدادم نفهمه كه حرفاشو خوندم، تا آروم شه تا بشه باهاش حرف زد. اصولا اون آدميه كه وقتی حالش خوب نيست اصلا نميشه باهاش حرف زد... تا اينكه شب حرفاشو خوندمو ديدم آخراش نوشته ديگه چيزی بين ما نيست، و بعدش شب خوش !
امروز خودش بهم زنگ زد، بدون سلام و عليك شروع كرد به داد و بيداد... گوشيم تو دستم بود و به حرفاش گوش نميدادم، فقط صداش ميومد... تا اينكه يهو هيچی نگفت و من گوشيمو گرفتم كنار گوشم، بهش گفتم چی انقدر تو رو عصبی كرده؟ با صدای بغض‌آلود گفت: چرا ديشب بعد اينكه گفتم ديگه چيزی بين ما نيست چيزی نگفتی؟ گفتم چون ناراحت شدم! گفت ناراحتيت مهم‌تر از اين بود كه نذاری من برم؟ اگه واقعا ميخواستم بی‌خيالت بشم چی؟ مشغول كارات كه ميشی ناراحتيت هم باهاش فراموش ميشه، اما من چی ؟
بهش گفتم ديشب سكوت كردم، چون ميدونستم آدما اينطوری نميرن... آدما وقتی واقعا بخوان برن حرف از خداحافظی هميشگی نميزنن چون براشون سنگ بزرگيه و علامت نزدن. آدما وقتی واقعا ميخوان برن، چشماشون خيسه اما دستاشون مشتِ گره‌كرده نيست، دلشون شكسته‌ست نه عصبی. دلشون پُره اما چيزی نميگن. آدما وقتی ميخوان برن، ميرن ... فرداش زنگ نميزنن بازخواست‌كنن عزيزم ...

مرد روي ميز رفت ، فرياد زد
همه سمت اون برگشتند،تمام كافه
تمام صداها خوابيد و تنها صداي
لرزش پاهاي او روي ميز لق كافه ميامد
كسي چيزي نگفت كسي از جايش بلند نشد
مرد ماشه را كشيد و تنش مثل لخته اي گوشت
روي ميز ولو شد ، چه صداي مهيبي
تقنگ درست زير ميز افتاد
زير ميزي كه حالا داشت از خون سرخ ميشد
هيچ كس جلو نرفت ،هيچ كس چيزي نگفت
تنها من بودم كه اروم سمت اون رفتم
چشمانش باز بود و وحشت زده
با وحشتي ابدي انگار من رو ميديد
تو مردمك هاي چشماش نگاه كردم
چقدر شبيه هر روز من بود
چقدر شبيه بقيه بود
بقيه اي كه هنوز با بهت نگاه ميكردند
تمام ما يي كه اون روز تو اون كافه بوديم
يادمون هست دقيقا فريادي كه قبل از صداي
اسلحه شنيديم رو ،هر شب قبل خواب
اين صدا تو سر تك تك ما تكرار ميشه
صدايي كه هنوز داره ميگه :
اي كاش تمام اين تاريكي را
ميبلعيدم و سفيدي را بازدم ميكردم
اي كاش طبيعت مرا پاي درخت چند ساله اي
خاك كند تا من در روح جهان بيدار باشم
اون تو روح جهان بيدار ماند
همونطور كه تو تنهايي قبل از خواب ما
بيدار بود .

خوان لاستيكو

ديشب خيلى خوابم ميومد، حوصلم نشد برم دستشويى
.
.
.
تا صبح خواب ميديدم توى صف دستشويى هستم.
.
.
.

.
خيلى خوشحالم از اينکه تو خواب نوبتم نشد

ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗـــﻮ ﺯﻳﺴﺘﻦ
ﺛﺎﻧﻴﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗـــﻮ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﻴﺪﻥ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺗــــﻮ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ!
ﮐـﺎﺵ
ﺑﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﺍﻳﻨﻬﻤﻪ ﺻﺪﺍﻗﺖ و ﻳﮑﺮﻧﮕﮯ ﻣﻴﺮﺳﻴﺪﯼ..
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﯽ ﻣﺮﺯ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ!
و ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﻣﻴﺪﻳﺪﯼ ﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﻴﺘﭙﺪ.

ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﯼ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﭼﮑﺎﺭﻩ ﺷﻮﯼ؟

ﮔﻔﺖ:ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﻮﻡ !

ﮔﻔﺘﻨﺪ:ﻇﺎﻫﺮﺍ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯼ …

ﮐﻮﺩﮎ ﮔﻔﺖ:ﮔﻮﯾﺎ ﺷﻤﺎ مفهوم زندگي را نفهميديد…

✘مـــَن اِنقـــَد شــِيطونُ تخسُ بازيگوشــَم✘
✘کِه اگه يه جا باشمُ ورجِه وورجِه نکنم✘
✘همه ميگـن: اين يه چيزيـــش هَس✘
✘هَمونيَم که وَقتی بهش خيلــی نـزديکتَر ميشی✘
✘نميتونی باوَر کنی اين هَمون✘
✘آدَمــِه مَغروريه که از دور ميديدی✘

يكي از فانتزياي من اينه كه با يكي كه نميشناسمش انقدر گرم احوال پرسي كنم كه طرف كپ كنه...


چند وقت پيش تو دانش گو..ه با يكي اين كارو كردم طرف هر دفعه منو ميديد زل ميزدو تو فكر فرو مي رفت..

اومد پيشم حالش خيلي عجيب بود فهميدم با بقيه وقتا فرق ميکنه

گفت: رفیق يه سوال دارم که خيلي جوابش برام مهمه

گفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال ميشم بتونم کمکت کنم

گفت: من رفتني ام!

گفتم: يعني چي؟

گفت: دارم ميميرم

گفتم: دکتر رفتی، خارج از کشور؟

گفت: نه همه دکترا اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاري نميشه کرد.

گفتم: خدا کريمه، انشالله که بهت سلامتي ميده

با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بميرم یعنی خدا کريم نيست؟

فهميدم آدم فهميده ايه و نميشه کلاه سرش گذاشت

و الکی امیدوارش کرد

گفتم: راست ميگي، حالا سوالت چيه؟

گفت: من از وقتي فهميدم دارم ميميرم خيلي ناراحت شدم

از خونه بيرون نميومدم

کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن

تا اينکه يه روز به خودم گفتم تا کي منتظر مرگ باشم

خلاصه يه روز صبح از خونه زدم بيرون مثل همه شروع به کار کردم

اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و

انگار اين حال منو کسي نداشت

خيلي مهربون شدم، ديگه رفتاراي غلط مردم خيلي اذيتم نميکرد

با خودم ميگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن

آخه من رفتني ام و اونا انگار موندنی

سرتونو درد نيارم من کار ميکردم اما حرص نداشتم

بين مردم بودم اما بهشون ظلم نميکردم و دوستشون داشتم

ماشين عروس که ميديم از ته دل شاد ميشدم و دعا ميکردم

گدا که ميديدم از ته دل غصه ميخوردم و

بدون اينکه حساب کتاب کنم بهشون کمک ميکردم

مثل پير مردا برای همه جوونا آرزوي خوشبختي ميکردم

الغرض اينکه اين ماجرا منو آدم خوبي کرد و مهربون شدم

حالا سوالم اينه که من به خاطر مرگ خوب شدم

و آيا خدا اين خوب شدن منو قبول ميکنه؟

گفتم: بله، اونجور که میدونم و به نظرم ميرسه

آدما تا دم رفتن و مرگ خوب شدنشون واسه خدا عزيز و مهمه

آرام آرام خدا حافظي کرد و تشکر، وقتی داشت

ميرفت گفتم: راستي نگفتي چقدر وقت داري؟

گفت: معلوم نيست بين يک روز تا چند هزار روز!!!

يه چرتکه انداختم ديدم منم تقريبا همين قدر

وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بيماريت چيه؟

گفت: بيمار نيستم!

گفتم: پس چي؟

گفت: فهميدم بالاخره یک روز مردني هستم، رفتم

دکتر گفتم ميتونيد کاري کنيد که

اصلا نميرم گفتن نه. پرسیدم خارج چي؟ و باز جواب دادند نه!

خلاصه دوست عزیز ما رفتني هستيم, وقتش فرقي داره که کی باشه؟

باز خنديد و رفت و دل منو با خودش برد....


امروز خدا این زنگ خطر رو برام بصدا در آورد

پس ...


نيايد يادم بره که یک روز رفتنی ام ...

کاش مردم ميدانستند آنگاه شاید انقدرحرص نمی زدند و دیگران را نمی آزردند ...

شما هستید ..

ولي دوستان من هم رفتنی ام مرا ببخشید از صمیم قلب ...

مسيج اشتباهى برام اومد بدین شرح که :
رسيدى پاريس خبر بده. جلسه ى هيئت مديره هم فرداست.
حالا من داشتم باب اسفنجى ميديدم
منم جواب دادم
ok

ﭘﺴﺮﻩ : ﺑﺮﻭ ﺩﻳﮕﻪ
ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﻣﺖ ﺩﻳﮕﻪ ﺗﻤﻮﻣﻪ
ﺩﺧﺘﺮ: ﻋﺸﻘﻢ ﻣﻦ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ ﺑﺨﺪﺍ ﻣﻴﻤﻴﺮﻡ ﭼﺮﺍ
ﻧﻤﻴﻔﻬﻤﻲ
ﭘﺴﺮ : ﺩﻳﮕﻪ ﺍﺯﺕ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﻋﺸﻘﺖ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﮑﺮﺍﺭﻱ
ﺷﺪﻩ .
ﻭﺗﻠﻔﻦ ﻗﻄﻊ ﺷﺪﺩﺧﺘﺮﺧﻴﻠﻲ ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﻭﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﻴﺮﻩ
ﺗﻮﺍﺗﺎﻗﺶ
ﭼﺸﻤﺶ ﻣﻴﻮﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻴﺘﻮﺭ ﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻋﮑﺲ
ﻋﺸﻘﺸﻮﻣﻴﺒﻴﻨﻪ ﺍﺷﮏ
ﺗﻮﭼﺸﺎﺵ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﻴﺰﻧﻪ ﺁﻫﻨﮓ ﻣﻮﺭﺩﻋﻼﻗﻪ ﻱ
ﻋﺸﻘﺸﻮﻣﻴﺬﺍﺭﻩ
ﻭﮔﻮﺵ ﻣﻴﺪﻩ ﺩﻳﮕﻪ ﺍﺷﮑﺎﺵ ﺗﺎﺏ ﻧﻤﻴﺎﺭﻥ ﻭﻣﻴﺮﻳﺰﻥ
ﺩﺧﺘﺮﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻴﮑﺮﺩ ﻳﻪ ﺗﻴﮑﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩﺷﻮ ﺍﺯﺩﺳﺖ
ﺩﺍﺩﻩ .
ﺍﻭﻥ
ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮﺧﻮﺍﺑﺶ ﻧﺒﺮﺩ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﭘﻴﺎﻡ ﺩﺍﺩ: ﺍﻻﻥ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ
ﭘﻴﺎﻣﻮﻣﻴﺨﻮﻧﻲ ﺟﺴﻤﻢ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺷﺪﻩ ﻭﻟﻲ ﺩﻟﻢ
ﻫﻤﻤﻤﻤﻴﺸﻪ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﻣﻴﺪﺑﻴﺪﺍﺭﻱ ﺟﺴﻢ ﻫﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﺑﺮﺍﻱ
ﻫﻤﻴﺸﻪ . ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺗﺎﻗﺶ ﻣﻴﺮﻩ
ﺳﺎﻋﺖ
ﺩﻗﻴﻘﺎ 3:34 ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭﺳﮑﻮﺕ ﻭﺗﺎﺭﻳﮑﻲ ﺧﻮﺩﺵ
ﺭﻭ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﻱ
ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﭘﺮﺕ ﮐﺮﺩ ﺩﺧﺘﺮﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺗﻮﺗﻨﻬﺎﻳﻲ
ﻣﺮﺩ . ﺻﺒﺢ ﻣﺎﺩﺭﺩﺧﺘﺮ ﻃﺒﻖ ﻋﺎﺩﺕ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻕ
ﺩﺧﺘﺮﺵ
ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﻴﺪﺍﺭﺵ ﮐﻨﻪ ﺍﻣﺎﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭﻧﺪﻳﺪ . ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ
ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ
ﻣﺪﺍﻡ ﻭﭘﻴﺎﭘﻲ ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺨﻮﺭﺩﺗﻮﺟﻬﺶ ﺭﻭﺟﻠﺐ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ
ﺳﻤﺖ
ﮔﻮﺷﻲ ﺭﻓﺖ ﭘﺴﺮﻯ ﻣﺪﺍﻡ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻤﺎﺱ ﻣﻴﮕﺮﻓﺖ . ﭼﺸﻢ
ﻣﺎﺩﺭﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﻲ ﺍﻓﺘﺎﺩﮐﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺴﺮ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ
ﺑﻮﺩ: ﻋﺰﻳﺰﻡ, ﻋﺸﻘﻢ, ﺑﺨﺪﺍ ﺷﻮﺧﻲ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯﺩﻭﺳﺖ
ﺩﺍﺭﻡ
ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﻋﺸﻘﻢ ﻓﻘﻂ ﻳﻪ
ﻓﺮﺻﺖ
ﺗﻮﺭﻭﺧﺪﺍ .... ﺍﻭﻥ ﭘﻴﺎﻡ ﺩﻗﻴﻘﺎﺳﺎﻋﺖ 3:35 ﺍﺭﺳﺎﻝ
ﺷﺪﻩ
ﺑﻮﺩ ...
ﻣﺎﺩﺭﺩﺧﺘﺮﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻱ ﺍﺗﺎﻕ ﺭﻓﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﻣﻼﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩ
ﺑﻪ
ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭﭼﻴﺰﻱ ﮐﻪ ﻣﻴﺪﻳﺪ ﺑﺎﻭﺭﻧﻤﻴﮑﺮﺩ ...
ﻛﻠﻴﭙﺲ
ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﻟﺒﺎﺳ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﮔﻴﺮﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ .... ﺁﺭی ﺍﻭﻥ
ﺩﺧﺘﺮ
ﻫﻨﻮﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ..

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

وقتی, ميشد, رابطمون, نبود, ديروز, مشغول, بودم, مسطها, صفحهی, گوشيم, روشن, خاموش, حرفاش, ميومد, صفحم, ميديدم, داره, ميكنه, ترجيح, ميدادم, نفهمه, حرفاشو, خوندم, آروم, باهاش, اصولا, آدميه, حالش, نيست, اصلا, نميشه, اينكه, خوندمو, آخراش, نوشته, ديگه, چيزی, بعدش, امروز, خودش, بدون, سلام, عليك, شروع, بيداد, دستم, نميدادم, صداش, هيچی, نگفت, گوشيمو, گرفتم, كنار, گوشم, گفتم, انقدر, عصبی, كرده, صدای, بغضآلود, ديشب, نگفتی, ناراحت, ناراحتيت, مهمتر, نذاری, واقعا, ميخواستم, بیخيالت, كارات, ميشی, فراموش, سكوت, كردم, ميدونستم, آدما, اينطوری, نميرن, بخوان, خداحافظی, هميشگی, نميزنن, براشون, بزرگيه, علامت, نزدن, ميخوان, چشماشون, خيسه, دستاشون, مشتِ, گرهكرده, دلشون, شكستهست, پُره, نميگن, فرداش, عزيزم, فرياد, برگشتند, تمام, كافه, صداها, خوابيد, تنها, صداي, لرزش, پاهاي, ميامد, چيزي, جايش, بلند, ماشه, كشيد, لخته, گوشت, مهيبي, تقنگ, درست, افتاد, ميزي, حالا, داشت, نرفت, اروم, چشمانش, وحشت, وحشتي, ابدي, انگار, مردمك, نگاه, چقدر, شبيه, بقيه, هنوز, ميكردند, بوديم, يادمون, دقيقا, فريادي, اسلحه, شنيديم, تكرار, صدايي, ميگه, تاريكي, ميبلعيدم, سفيدي, بازدم, ميكردم, طبيعت, درخت, ساله, جهان, بيدار, باشم, ماند, همونطور, تنهايي, لاستيكو, خيلى, خوابم, حوصلم, دستشويى, هستم, خوشحالم, اينکه, نوبتم, مفهوم, زندگي, نفهميديد, اِنقَد, شِيطونُ, تخسُ, بازيگوشَم, باشمُ, ورجِه, وورجِه, نکنم, چيزيش, هَمونيَم, وَقتی, خيلی, نزديکتَر, نميتونی, باوَر, آدَمِه, مَغروريه, ميديدی, فانتزياي, اينه, نميشناسمش, احوال, پرسي, دانش, كارو, دفعه, ميزدو, اومد, پيشم, خيلي, عجيب, فهميدم, وقتا, ميکنه, رفیق, سوال, دارم, جوابش, برام, مهمه, جوابشو, بدونم, ميشم, بتونم, کمکت, رفتني, يعني, ميميرم, دکتر, رفتی, خارج, کشور, دکترا, اتفاق, دارن, گفتن, کاري, کريمه, انشالله, سلامتي, ميده, تعجب, بميرم, یعنی, فهميده, کلاه, گذاشت, الکی, امیدوارش, راست, ميگي, سوالت, وقتي, خونه, بيرون, نميومدم, کارم, اتاق, موندن, خوردن, خودم, منتظر, خلاصه, کردم, داشتم, قرار, نداشت, مهربون, رفتاراي, اذيتم, نميکرد, ميگفتم, بذار, باشه, گذاشتن, اونا, موندنی, سرتونو, نيارم, ميکردم, نداشتم, بهشون, نميکردم, دوستشون, ماشين, عروس, ميديم, ميشدم, ميخوردم, حساب, کتاب, مردا, برای, جوونا, آرزوي, خوشبختي, الغرض, ماجرا, خوبي, سوالم, خاطر, قبول, اونجور, میدونم, نظرم, ميرسه, شدنشون, واسه, آرام, حافظي, تشکر, ميرفت, راستي, نگفتي, داري, معلوم, هزار, چرتکه, انداختم, تقريبا, همين, بيماريت, نيستم, بالاخره, مردني, ميتونيد, کنيد, نميرم, پرسیدم, دادند, عزیز, هستيم, وقتش, فرقي, خنديد, بصدا, آورد, نيايد, رفتنی, ميدانستند, آنگاه, شاید, انقدرحرص, زدند, دیگران, آزردند, هستید, دوستان, ببخشید, صمیم, مسيج, اشتباهى, بدین, رسيدى, پاريس, جلسه, هيئت, مديره, فرداست, اسفنجى,