کپشن های مربوط به شرار

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی شرار

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

چقدر واقعا دوسش داری؟!

- من :
تمامی دینم، به دنیای فانی
شراره عشقی، که شد زندگانی
به یاد یاری، خوشا قطره اشکی
به سوز عشقی، خوشا زندگانی


...

شرارهٔ غم عشق، آتش افکن است هنوز
بیا که آتش مهر تو روشن است هنوز

شکایت از تو ندارم؛ ولی بیا و ببین
چه زخم‌های عمیقی که بر تن است هنوز

درختی‌ام که بر آن حک شده‌ست نام کسی
غمت مباد! که یاد تو با من است هنوز

اگر تو صخره‌ای و سنگدل، من آن موجم
که هر نفس هوسش با تو بودن است هنوز

دلم به یاد تو هم صحبت رقیبان است
وگرنه با همه غیر از تو دشمن است هنوز

#فاضل_نظری

.حجت الاسلام حسین طائب رئیس سازمان اطلاعات سپاه در حاشیه حضور در راهپیمایی 22 بهمن :

.غربی‌ها و عواملشان در داخل کشور بدانند ما نظاره‌گر فتنه‌گری و شرارت آنها نخواهیم بود. اگر دنبال آشوب بروند باید آماده ضربه‌های محکم دستگاه امنیتی باشند.

شرارتای خیلیا
هم مثل جفت گیری کلاغه

تا حالا کسی ندیده



#حرف_دل

درد است دلت خانه ی غم باشد و ناچار

مجبور شوی با لب پروانه بخندی

ماتم کده باشی و ندانی به چه امّید

با شور و شرار خُم میخانه بخندی ؟؟؟

شرارتـــــ چهره هـــای زیـــادی داره. امـــا هیچـــکدومشـــون به اندازه تظاهر به پاکــــدامنی خطرناکــــ نیستــــ!

دنیا جای خطرناکی برای زندگی است.
نه به خاطر مردمان شرور، بلکه به

خاطرکسانی که شرارتها را می بینند و

کاری درمورد آن انجام نمی دهند. انیشتین

و دل ، لرزان ، هراسان ،‌ چهره پر بیم
به گور سرد وحشت زا نظر دوخت
شرار حرص آتش زد به جانش
طمع در خاطرش صد شعله افروخت
به هر لوح و به هر سنگ و به هر گور
زده تاریکی و اندوه شب ،‌ رنگ
نه غوغایی ، به جز نجوای ارواح
نه آوایی ، مگر بانگ شباهنگ
به نرمی زیر لب تکرار می کرد
سخن های عجیب مرده شو را
که : با این مرده ، دندان طلا هست
نمایان بود چون می شستم او را
فروغ چند دندان طلا را
به چشم خویش دیدم در دهانش
ولی ، آوخ ! به چنگ من نیفتاد
که اندیشیدم از خشم کسانش
کنون او بود و گنج خفته در گور
به کام پیکر بی جان سردی
به چنگ افتد اگر این گنج ، ناچار
تواند بود درمان بهر دردی
به دست آرد گر این زر ، می تواند
که سیمی در بهای او ستاند
وزان پس کودک بیمار خود را
پزشکی آرد و دارو ستاند
چه حاصل زین زر افتاده در گور
که کس کام دل از وی بر نگیرد ؟
زر اینجا باشد و بیماری آنجا
به بی درمانی و سختی بمیرد ؟
کلنگ گور کن بر گور بنشست
سکوت شب چو دیواری فرو ریخت
به جانش چنگ زد بیمی روانکاه
عرق از چهرهٔ بی رنگ او ریخت
ولی با آن همه آشفته حالی
کلنگی می زد از پشت کلنگی
دگر این ، او نبود و حرص او بود
که می کاوید شب در گور تنگی
شراری جست از چشم حریصش
چو آن کالای مدفون شد نمودار
دلش با ضربه های تند می زد
به شوق دیدن زر در شب تار
دگر این او نبود و حرص او بود
که شعف و ترس را پست و زبون کرد
کفن را پاره کرد انگشت خشکش
به بی رحمی سری از آن برون کرد
سری کاندر دهان خشک و سردش
طلای ناب بود ... آری طلا بود
طلایی کز پیش جان عرضه می کرد
اگر همراه با صدها بلا بود
دگر این او نبود و حرص او بود
که کام مرده را ونسرد ، وا کرد
وزان فک کثیف نفرت انگیز
طلا را با همه سختی جدا کرد
سحرگاهان به زرگر عرضه اش کرد
که : بنگر چیست این کالا ، بهایش؟
محک زد زرگر و بی اعتنا گفت
طلا رنگ است و پنداری طلایش



{طلا رنگ است - سیمین بهبانی}

═════════ ೋღ❤ღೋ ═════════
.
هزار فصل دفتر شعرم به رنگ پاییز است
و سوز باد جدایی در آن غزلریز است
هنوز بوی تو دارد هوای شعر و غزل
خوشا که شعر تو همچون شکوفه نوخیز است
خوش است خاطرات بهار و خوش است یاد نگار
ولی نوای شعر خزان چقدر غم انگیز است
به خاک پاک تو این بخت سپرده دانه ی دل
دوباره منتظر ها ! جوانه ! برخیز ! است
اگرچه بخت با تبرش زد هزار ضربه به دل
هنوز با دل من دشمنی ز کینه لبریز است
ببار ابر محبت به دل که سوز خزان
شراره ای زده بر من که شعله اش تیز است
بهار من بپذیرم به شعر پاییزی
غزل غزل به فدایت اگرچه ناچیز است
═════════ ೋღ❤ღೋ ═════════

کاش چون پاییز بودم.... کاش چون پاییز بوم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم
برگ های ارزوهایم یکایک زرد میشد
افتاب دیدگانم سرد میشد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ میزد
اشگ هایم همچو باران دامنم را رنگ میزد
وه...... چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی پر شور و رنگ امیز بودم
شاعری در چشم من میخواند .... شعری اسمانی
درکنارم قلب عاشق شعله
در شرار اتش درد نهانی
عطر غم میریخت بر دل های خسته
پیش رویم .. چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر.. اشوب تابستانی عشقی ناگهانی
سینه ام منزل گه اندوه .. درد.. بدگمانی
کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پاییز بودم

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

چقدر, واقعا, دوسش, داری, تمامی, دینم, دنیای, فانی, شراره, عشقی, زندگانی, یاری, خوشا, قطره, اشکی, شرارهٔ, افکن, هنوز, روشن, شکایت, ندارم؛, ببین, زخمهای, عمیقی, درختیام, شدهست, مباد, صخرهای, سنگدل, موجم, هوسش, بودن, صحبت, رقیبان, وگرنه, دشمن, فاضلنظری, الاسلام, حسین, طائب, رئیس, سازمان, اطلاعات, سپاه, حاشیه, حضور, راهپیمایی, بهمن, غربیها, عواملشان, داخل, کشور, بدانند, نظارهگر, فتنهگری, شرارت, آنها, نخواهیم, دنبال, آشوب, بروند, باید, آماده, ضربههای, محکم, دستگاه, امنیتی, باشند, شرارتای, خیلیا, گیری, کلاغه, حالا, ندیده, حرفدل, خانه, باشد, ناچار, مجبور, پروانه, بخندی, ماتم, باشی, ندانی, امّید, میخانه, چهره, زیادی, داره, اندازه, تظاهر, پاکدامنی, خطرناک, نیست, خطرناکی, برای, زندگی, خاطر, مردمان, شرور, بلکه, خاطرکسانی, شرارتها, بینند, کاری, درمورد, انجام, دهند, انیشتین, لرزان, هراسان, وحشت, دوخت, جانش, خاطرش, شعله, افروخت, تاریکی, اندوه, غوغایی, نجوای, ارواح, آوایی, بانگ, شباهنگ, نرمی, تکرار, عجیب, مرده, دندان, نمایان, شستم, فروغ, خویش, دیدم, دهانش, نیفتاد, اندیشیدم, کسانش, کنون, خفته, پیکر, سردی, افتد, تواند, درمان, دردی, سیمی, بهای, ستاند, وزان, کودک, بیمار, پزشکی, دارو, حاصل, افتاده, نگیرد, اینجا, بیماری, آنجا, درمانی, سختی, بمیرد, کلنگ, بنشست, سکوت, دیواری, ریخت, بیمی, روانکاه, چهرهٔ, آشفته, حالی, کلنگی, نبود, کاوید, تنگی, شراری, حریصش, کالای, مدفون, نمودار, دیدن, زبون, پاره, انگشت, خشکش, رحمی, کاندر, سردش, طلای, طلایی, عرضه, همراه, صدها, ونسرد, کثیف, نفرت, انگیز, سحرگاهان, زرگر, بنگر, چیست, بهایش, اعتنا, پنداری, طلایش, سیمین, بهبانی, هزار, دفتر, شعرم, پاییز, جدایی, غزلریز, دارد, هوای, همچون, شکوفه, نوخیز, خاطرات, بهار, نگار, نوای, خزان, سپرده, دانه, دوباره, منتظر, جوانه, برخیز, اگرچه, تبرش, دشمنی, کینه, لبریز, ببار, محبت, بپذیرم, پاییزی, فدایت, ناچیز, بودم, خاموش, ملال, ارزوهایم, یکایک, میشد, افتاب, دیدگانم, ناگهان, توفان, اندوهی, جانم, میزد, باران, دامنم, زیبا, وحشی, امیز, شاعری, میخواند, شعری, اسمانی, درکنارم, عاشق, نهانی, میریخت, خسته, رویم, زمستان, جوانی, اشوب, تابستانی, ناگهانی, سینه, منزل, بدگمانی,