کپشن های مربوط به عمدا

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی عمدا

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

بعضی وقتا ما عمدا بازیو میبازیم فقط برای اینکه ازش بیایم بیرون

.࿐

یه وقتایے آدم عمداً میبازه
ڪه فقط از بازے بیاد بیرون!




.. ..

‏من اگه حس کنم فقط حس کنم کسی ازم ناراحته دیوونه میشم کاملا بی قرار میشم بعد بعضیا عمدا دل میشکنن ،، بابا وجدانت کو اخه

: ماهایا

یہ وقتایے آدم عمدا میبازه
ڪہ فقط از بازے بیاد بیرون...






‍‍‍‍‍‍‍

بی توجهی اگه عمدا باشه، توجه محسوب میشه..

اگر کريستوفر کلمبوس ازدواج کرده بود? ممکن بود هيچگاه قاره امريکا را کشف نکند?چون بجاي برنامه ريزي و تمرکز در مورد يک چنين سفر ماجراجويانه اي? بايد وقتش را به جواب دادن به همسرش? در مورد سوالات زير مي گذراند:

- کجا داري ميري؟
- با کي داري مي ري؟

- واسه چي مي ري؟

- چطوري مي ري؟
- کشف؟
-براي کشف چي مي ري؟
- چرا فقط تو مي ري؟
.
- تا تو برگردي من چيکار کنم؟!
- مي تونم منم باهات بيام؟!
-راستشو بگو توي کشتي زن هم دارين؟
- بده ليستو ببينم!
- حالا کِي برمي گردي؟
- واسم چي مياري؟
.
- تو عمداً اين برنامه رو بدون من ريختي? اينطور نيست؟!
- جواب منو بده؟
- منظورت از اين نقشه چيه؟
- نکنه مي خواي با کسي در بري؟
- چطور ازت خبر داشته باشم؟
- چه مي دونم تا اونجا چه غلطي مي کني؟
- راستي گفتي توي کشتي زن هم دارين؟!
.
- من اصلا نمي فهمم اين کشف درباره چيه؟
- مگه غير از تو آدم پيدا نمي شه؟
- تو هميشه اينجوري رفتار مي کني!
- خودتو واسه خود شيريني مي ندازي جلو؟!
- من هنوز نمي فهمم? مگه چيز ديگه ايي هم براي کشف کردن مونده!
-چرا قلب شکسته ي منو کشف نمي کني؟
.
- اصلا من مي خوام باهات بيام!
- فقط بايد يه ماه صبر کني تا مامانم اينا از مسافرت بيان!
- واسه چي؟؟ خوب دوست دارم اونا هم باهامون بيان!
- آخه مامانم اينا تا حالا جايي رو کشف نکردن!
- خفه خون بگير!!!! تو به عنوان داماد وظيفته!
.
- راستي گفتي تو کشتي زن هم دارين؟

ببـــین
برو واسه دوستات تعریف کن.
بخند
مسخره کن
بگو بچــــه بود
بگو نمیفهمید
بگو عآشقمـــــ بود
بگو ولش کردمــــــ
بگو دلشو شکستمــــ
بخند
تعریف کن
فک کن شاخے
فک کن خیلے کارت درسته
اصن تو بردی تو قهرمانے
من باختم من بازنده ام
میدونے چیه؟
تو از اول میدونستی دارے بازی میکنے
ولی من عشقو بازی نمیدونستم
تو از اول واسه برد اومـــده بودے
ولی من میگفتم عشـــق بازنده و برنده نداره
حالامــــ تو بردے
چون من عمدا باختم که بازے تموم شه
که برمــــــ
که ببازمــــ
که بشکنمـــــ
که بفهمم عشقـــــــ خودش یه بازیـــه
منو اون همبازی بودیمــــ
بازیمون اسمش عشــــق بود

کریستوف کلمب مجرد بود
چون اگر کریستوف کلمب ازدواج کرده بود ممکن بود هیچگاه قاره امریکا را کشف نکند
چون
بجای برنامه ریزی و تمرکز در مورد یک چنین سفر ماجراجویانه ای
باید وقتش را به جواب دادن به همسرش در مورد سوالات زیر می گذراند ! :
- کجا داری میری؟
- با کی داری میری؟
- واسه چی میری؟
- چطوری میری کشف؟
- برای کشف چی میری؟
- چرا فقط تو میری؟
- تا تو برگردی من چیکار کنم؟
- می تونم منم باهات بیام؟
-راستشو بگو توی کشتی زن هم دارین؟
- بده لیست نفراتتو ببینم
- حالا کِی برمی گردی؟
- واسم چی میاری؟
تو عمداً این برنامه رو بدون من ریختی، اینطور نیست؟!ا
-جواب منو بده !ا
- منظورت از این نقشه چیه؟
- نکنه می خوای با کسی در بری؟
- چطور ازت خبر داشته باشم؟
- چه می دونم تا اونجا چه غلطی می کنی؟
- من اصلا نمی فهمم این کشف درباره چیه؟
- مگه غیر از تو آدم پیدا نمی شه؟
- تو همیشه اینجوری رفتار می کنی
- خودتو واسه خود شیرینی می ندازی جلو؟
- من هنوز نمی فهمم، مگه چیز دیگه ایی هم برای کشف کردن مونده!
-چرا قلب شکسته ی منو کشف نمی کنی؟

در اوزاکا، شیرینی‌سرای بسیار مشهوری بود. شهرت او به خاطر شیرینی‌های خوشمزه‌ای بود که می‌پخت. مشتری‌های بسیار ثروتمندی به این مغازه می‌آمدند، چون قیمت شیرینی‌ها بسیار گران بود. صاحب فروشگاه همیشه در همان عقب مغازه بود و هیچ وقت برای خوش‌آمد مشتری‌ها به این طرف نمی‌آمد. مهم نبود که مشتری چقدر ثروتمند است.
یک روز مرد فقیری با لباس‌های مندرس و موهای ژولیده وارد فروشگاه شد و عمداً نزدیک پیش‌خوان آمد. قبل از آن‌که مرد فقیر به پیشخوان برسد، صاحب فروشگاه از پشت مغازه بیرون پرید و فروشندگان را به کناری کشید و با تواضع فراوان به آن مرد فقیر خوش‌آمد گفت و با صبوری تمام منتظر شد تا آن مرد جیب‌هایش را بگردد تا پولی برای یک تکه شیرینی بیابد!
صاحب فروشگاه خیلی مؤدبانه شیرینی را در دست‌های مرد فقیر قرار داد و هنگامی که او فروشگاه را ترک می‌کرد، صاحب فروشگاه همچنان تعظیم می‌کرد.
وقتی مشتری فقیر رفت، فروشندگان نتوانستند مقاومت کنند و پرسیدند که در حالی که برای مشتری‌های ثروتمند از جای خود بلند نمی‌شوید، چرا برای مردی فقیر شخصاً به خدمت حاضر شدید.
صاحب مغازه در پاسخ گفت: مرد فقیر همه‌ی پولی را که داشت برای یک تکه شیرینی داد و واقعاً به ما افتخار داد. این شیرینی برای او واقعاً لذیذ بود. شیرینی ما به نظر ثروتمندان خوب است، اما نه آنقدر که برای مرد فقیر، خوب و باارزش است.

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

بعضی, وقتا, عمدا, بازیو, میبازیم, برای, اینکه, بیایم, بیرون, وقتایے, عمداً, میبازه, بازے, بیاد, ناراحته, دیوونه, میشم, کاملا, قرار, بعضیا, میشکنن, بابا, وجدانت, ماهایا, توجهی, باشه, محسوب, میشه, کريستوفر, کلمبوس, ازدواج, کرده, ممکن, هيچگاه, قاره, امريکا, نکند, بجاي, برنامه, ريزي, تمرکز, مورد, چنين, بايد, وقتش, جواب, دادن, همسرش, سوالات, گذراند, داري, ميري, واسه, چطوري, براي, برگردي, چيکار, تونم, باهات, بيام, راستشو, کشتي, دارين, ليستو, ببينم, حالا, برمي, واسم, مياري, بدون, ريختي, اينطور, نيست, منظورت, نقشه, نکنه, خواي, داشته, باشم, دونم, اونجا, غلطي, راستي, گفتي, اصلا, فهمم, درباره, پيدا, هميشه, اينجوري, رفتار, خودتو, شيريني, ندازي, هنوز, ديگه, کردن, مونده, شکسته, خوام, مامانم, اينا, مسافرت, بيان, دوست, دارم, اونا, باهامون, جايي, نکردن, بگير, عنوان, داماد, وظيفته, ببین, دوستات, تعریف, بخند, مسخره, نمیفهمید, عآشقم, کردم, دلشو, شکستم, شاخے, خیلے, کارت, درسته, بردی, قهرمانے, باختم, بازنده, میدونے, میدونستی, دارے, میکنے, عشقو, نمیدونستم, اومده, بودے, میگفتم, برنده, نداره, حالام, بردے, تموم, ببازم, بشکنم, بفهمم, خودش, بازیه, همبازی, بودیم, بازیمون, اسمش, کریستوف, مجرد, هیچگاه, امریکا, بجای, ریزی, چنین, باید, داری, میری, چطوری, برگردی, چیکار, بیام, کشتی, دارین, لیست, نفراتتو, ببینم, برمی, میاری, ریختی, اینطور, نیست, خوای, غلطی, پیدا, همیشه, اینجوری, شیرینی, ندازی, دیگه, اوزاکا, بسیار, مشهوری, شهرت, خاطر, شیرینیهای, خوشمزهای, میپخت, مشتریهای, ثروتمندی, مغازه, میآمدند, قیمت, گران, صاحب, فروشگاه, همان, خوشآمد, نمیآمد, نبود, چقدر, فقیری, لباسهای, مندرس, موهای, ژولیده, وارد, نزدیک, پیشخوان, آنکه, برسد, پرید, فروشندگان, کناری, کشید, تواضع, فراوان, صبوری, تمام, منتظر, جیبهایش, بگردد, پولی, بیابد, خیلی, مؤدبانه, دستهای, هنگامی, میکرد, همچنان, تعظیم, وقتی, نتوانستند, مقاومت, کنند, پرسیدند, حالی, بلند, نمیشوید, مردی, شخصاً, خدمت, حاضر, شدید, پاسخ, همهی, واقعاً, افتخار, لذیذ, ثروتمندان, آنقدر, باارزش,