انقدر من رو تنها گذاشتی که دیگه جبران کنی هم فکر نکنم فایدهای داشته باشه.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی گذاش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
تا یه سنی فکر میکنی بابا اشتباه کرده بعدتر میگی نه مامان کم گذاشت، اما وقتی واقعا بزرگ میشی میفهمی هیچ کدوم بلد نبودن چی درسته، هر دو با زخمهای خودشون جنگیدن و تو شدی نتیجه اون جنگ ناتموم، از یجایی به بعد تقصیر اونها نیست تصمیم با توعه زخمها رو ادامه بدی یا درمانشون کنی.
دوام بیاور؛
در مقابل دوست داشته نشدن!
در مقابل تغییر واکنشها و رفتارها!
در مقابل نادیده گرفته شدن و کنار گذاشتهشدنهای ناگهانی...
تمرین کن روی هدفهای خودت متمرکز شوی و آنقدر عمیق و حسابشده کارهای خودت را به سمت موفقیتهای بزرگ و رضایتبخش پیش ببری که هیچ زمانی برای گلایهگزاری و دلخوری و اندوه باقی نمانَد.
عمیق و وسیع که باشی؛ به هر تکان کوچکی به هم نمیریزی!
قلبم خیلی میشکنه اون موقعهایی که ازت انتظار دارم، بهم محبت کنی
و بی توجه از کنارم رد میشی، مثل این میمونه که قلبمو گذاشته باشم کف دستم و بگم لطفا بردار.
آدم متوجه نیست،
متوجه نیست تا وقتی که میشینه برای یکی تعریف میکنه، اونجاس که میفهمه چه فاجعه تلخی رو پشت سر گذاشته...
کنار گذشته شدن جز تلخترین تجربههای
بشریه. فرقی هم نمیکنه از کار کنار گذاشته
شی، از دوستی یا حتی یک رابطه عاشقانه.
در هر حالت، اول همه وجودت خشم
میشه و بعد حسرت. اون آخر سر هم
یه غمِ سمجی تو دلت میمونه که تا ابد
تنهات نمیذاره.
. .
من قبل اینکه به کسی بی احترامی کنم؛
اول احترام گذاشتم؛
قبل اینکه از کسی متنفر بشم؛
اول دوستش داشتم!
قبل اینکه با کسی غریبه بشم؛
اول آشنا بودم؛
پس نگو عوض شدی!
رفتارم به رفتار تو بستگی داره
دردناک ترین بخش پذیرش زمانی هستش که میپذیری اصلا ارزشش رو نداشت، ارزش تمام انرژی و وقت و خوبیهایی که از جون مایه گذاشتی، زخمهایی که در ازاش خوردی و فرسودگی که در تار و پودت نشست، گریههایی که شب و روز کردی، اهمیتهای زیادی که دادی، اصلا ارزش این همه غرامت رو نداشت.
یه چیزایی نمیشه دیگه. ما هم ولش کردیم
گذاشتیم که نشه. شاید بعدا شد یا شاید
به جاش یه چیزای دیگهای شد.
نمیدونم. ولی کاش میشد......
بزرگسالی به طرز وحشتناکی داره من رو از پا در میاره، اصلا نمیدونم رو چه حسابی یهو این همه مسئولیت روی دوشم گذاشته شد، بخدا من فقط یکم عدد سنم زیاد شده، همین.