هرچند جهان
با تب و اشوب عجین است
اغوش تو ارام ترین جای زمین است
.࿐
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی اغوش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
•
براتون آدمـ هایی رو آرزو میکنم که در هر شرایطی کنارتون باشن
وقتی همه بهتون پشت میکنن در اغوشتون بگیرن
بذارن گریه کنین و بهتون ثابت کنن خودشون به اندازه همه براتون خواهند بود :) .️
「♡」
“در شیون بے پایان این روزگار به من بگو که همچنان دوستم داری،دستانم را میان دستان گرمت بفشار تا بدانم هنوز تکیه گاهے مطمئن براے منے و مرا در آغوش بکش تا بدانم هنوز اغوشت منزلگاهِ قلب بے خانمانم است.
✿ کپشن خاص ✿
سال عجیبی بود!
بدون اغوش،
بدون قدم زدن های دو نفره،
بدون کافه گردی،
بدون شور وشوق...
پر از دلهره،اضطراب
پر از فاصله اجتماعی،
پر از نبودن،نداشتن..
پراز خنده هایی که اسیر ماسک ها شدند.
پر از اسارت ودر بند بودن پنجره ودیوار
نه این یک سال نبود،
چیزی شبیه یک فصل نا شناخته
در تقویم ،که هنوز اسمی برایش
کسی نگذاشته...!
چقد میشد حال مان خوب باشد،
باران بزند،چتر های خاک خورده را
برداریم وهم قدم خیابان باشیم..
بیایید دعا کنیم
سال بعدی که امد کنار هم دیگر باشیم
بدون فاصله اجتماعی،بدون ماسک.
دعا کنیم حال جهان خوب شده باشد،
بیمارستان ها متروک که شده باشد.
نه کسی دردی داشته باشد نه غمی.
بیاید برای حال خوب هم دعا کنیم.
#ملیح_م
براتون ادمهایی رو ارزو میکنم که در هر شرایطی کنارتون باشن
وقتی همه بهتون پشت میکنن در اغوشتون بگیرن بذارن گریه کنین و بهتون ثابت کنن خودشون به اندازه همه براتون خواهند بود
سرم را بر شانه ات بگذار!
و ماه دیدگانت را
بر شب تاریکم ارزانی دار!
می خواهم با نور چشمانت،
خواب را در اغوش بکشم...!
#امیر_عباس_خالقوردی
Love starts with a hug, grows with a kiss, and ends with a tear.
عشق با اغوش شروع میشه، با بوسه رشد میکنه، و با اشک به پایان میرسه.
. .
مدرسه که میرفتیم هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیم معلممون میگفت "مواظب باش خودتو جا نذاری"
و ما میخندیدیم و فکر میکردیم
نمیشه خودمونو جا بذاریم
بزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت از خودمون رو جا گذاشتیم،
توی یه کافه،
توی یه خیابون،
توی یه خاطره...
توی یه اغوش...
Sahwl
کشیده باولعی وحشیانه در اغوش
مرا عذاب لجوج وکبود تنهایی
به تیک تاک عبوس و سیاه ساعت ها،
چقدر روبزنم؟ کی دوباره می آیی؟؟
ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪر
ﻟﺮﺯﺵ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
بعدتو پرواز هرگز لحظه ی خوبی نبود
شانه های خسته ات را دیر فهمیدم پدر
ﮐﻮﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻗﺎﻣﺖ ﺑﺸﮑﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻮﺳﯿﺪﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺍﻡ
ﭘﯿﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻋﺰﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﮔﺮ
ﻋﺸﻖ ﺁﻥ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﺻﺤﻦ ﺍﻏﻮﺷﺖ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺒﺨﺶ
ﺗﺎﺑﺶ ﮔﻠﺪﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﻧﺦ ﺑﻪ ﻧﺦ ﭘﺎﮐﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﮐﺖ ﻏﺼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﻣﻦ
ﻧﺎﻟﻪ ﯼ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﻣﻦ ﮐﺠﺎﯼ ﻗﺼﻪ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ ﮐﺠﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ!!!
ﺑﺎﻭﺭ ﻭﺍﺭﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ ....
تقدیم به پدرهای اسمانی مهربان