کپشن های مربوط به خوردي

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی خوردي

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

موضوع انشاء:

يلداى خود را چگونه گذرانديد؟

با سلام خدمت آموزگار خوب و دوستان عزيزم

ديشب يلدا به ما خيلى خوش گذشت .دور هم بوديم و تا تونستيم خورديم و خنديديم ،فال هم گرفتيم. البته پدرم ميگفت شايعه شده كه هندوانه ها را یه كسايى ارزون خريدن و انبار كردن كه گرون بفروشن،به همين دليل من نخريدم تا با مفاسد اقتصادى مبارزه كنم.
مادرم هم گفت: خوب كارى كردى و به من گفت عكس يك هندوانه بكش بگذاريم تو سفره يلدا، منم كشيدم خوشگل شد. مامان گفت: تو روزنامه خوندم كه دونه هاى انار دل درد مياره، براى همين نخريدم.
مادر من خيلى به سلامتى خانواده اهميت ميدهد. خواهرم عكس يه انار رو از تو روزنامه كند گذاشت تو سفره، يه انار بزرگ که دونه هاش سياه بود.
مامان گفت: شب نميشه آجيل خورد سر دلتون سنگين ميشه و خوابهاى بد ميبينيد براى همين فقط نخود چى و كشمش خريدم كه خيلى هم خاصيت دارد .مادرم خيلى مهربان است.
مادرم گفت: رفتم ميوه فروشى كه ميوه بخرم خيلى شلوغ بود منصرف شدم .مامان پرتقال و سيبى رو كه داشتيم مثل گل درست كرده بود و توى بشقاب چيده بود خيلى قشنگ شده بود دلمون نميامد بخوريم ولى مامان گفت: بخورين كه نمونه ميكروب ميگيره، مامانم خيلى با سليقه هست.
بابا آخر شب فال حافظ گرفت،
همش يادم نيست ولى اولش ميگفت:
مژده اى دل كه مسيحا نفسى ميايد.
خلاصه يلداى خوبى بود ،چون ما دل درد نگرفتيم، خوابهاى بد هم نديديم، تازه با مفاسد اقتصادى هم مبارزه كرديم .
اين بود انشاى من اميدوارم خوشتان آمده باشد.
معلم گفت: آفرين دخترم خوب بود اينم يه نمره ۲۰
دانش آموزى از ته كلاس گفت: خانم اجازه سرما خوردين؟ معلم گفت:
چطور ؟ شاگرد گفت آخه خانم اجازه... از چشمتون داره اشك مياد.
معلم گفت: آره يادم نبود كه سرما خوردم...

حواسمان باشد

"اکثرِ ما ، شیفته ی اولین روز‌های آدم‌ها می‌شویم.
اگر شخصیتی که اطرافیان ما بعد از چند روز ، چند هفته یا چند ماه نشان میدهند ، همان روز‌های اول بروز میدادند ، چه بسا که تعداد زیادی از ما نه تنها دل‌بسته نمی‌شدیم ، بلکه حتی طرف این آدم‌ها هم نمیرفتیم.
به این ترتیب هزینه‌های روحی ،روانی‌ و جسمی‌ که متحمل می‌شویم هم کاهش پیدا می‌‌کرد.
شاداب تر بودیم. خوش اخلاق تر. کمتر قرص خواب استفاده می‌‌کردیم.
کمتر سیگار می‌‌کشیدیم. کمتر فحش و ناسزا نثار در و دیوار و دنیا می‌‌کردیم ....
براستی چرا ، چرا از تجربه‌ها درس نمی‌گیریم و باز از همان روز‌های اول به همه اعتماد می‌کنیم ؟؟؟
چرا؟؟؟؟
وقتي مي گم هيچكس، يعني دقيقا هيچكس.
روزاي زيادي بايد بگذره تا آدم قانع بشه فقط خودش هست و خودش.
تا باورش بشه از بقيه، جز يه اسم و چندتا خاطره ي كوچيك چيزي براش نمي مونه.
بيست سال
چهل سال
هفتاد سال زندگي، فقط براي تلمبار كردن اسم روي اسمه.
براي جايگزين كردن خاطره جاي خاطره. اما حاصل جمع همشون صفره.
يه روز مي شيني عمرت رو ورق مي زني،
سير تا پيازت رو واسه خودت تعريف مي كني...
اينجاس كه مي فهمي،
چقدر براي هيچكس نگران شدي
چقدر براي هيچكس غصه خوردي
چقدر براي هيچكس دلتنگ شدي
چقدر براي هيچكس دعا كردي
چقدر براي هيچكس بووووووودي....
به خودت مياي، به اطرافت نگاه مي كني.
هيچكس نيست..
دقيقا هيچكس."

#نیکی_فیروزکوهی #پویا_جمشیدی

هر كدام از ما آدمها
در يك برهه اي از زندگيمون
درگير آدمهاي اشتباهي شديم...
نابينا و ناشنوا شديم...
گفتند و گوش نكرديم...
راه درست را پيش پايمان گذاشتند و
بدترين مسير رو انتخاب كرديم...
پافشاري كرديم روي آدمِ
اشتباهِ زندگيِمان...
زمين خورديم و از سر
خجالت بلند نشديم...
خوابيديم و زار زار گريه كرديم....

كافي نيست اينهمه غصه خوردن؟
بلند شيد،خودتان را بتكانيد
و ثابت كنيد تغيير كرده ايد...
باور كنيد شما می توانید...
کافی است فقط اراده کنید...

بخشیدن هنره که هرکسی نداره!
يک روز دو دوست با هم و با پاي پياده از جاده اي در بيابان عبور مي کردند.بعد از چند ساعت سر موضوعي با هم اختلاف پيدا کرده و به مشاجره پرداختند.وقتي که مشاجره آنها بالا گرفت ناگهان يکي از دو دوست به صورت دوست ديگرش سيلي محکمي زد .بعد از اين ماجرا آن دوستي که سيلي خورده بود بر روي شنهاي بيابان نوشت :
امروز بهترين دوستم به من سيلي زد.
سپس به راه خود ادامه دادند تا به يک آبادي رسيدند.چون خيلي خسته بودندتصميم گرفتند که همانجا مدتي در کنار برکه به استراحت بپردازند.
ناگهان پاي آن دوستي که سيلي خورده بود لغزيد و به برکه افتاد.
کم کم او داشت غرق مي شد که دوستش دستش را گرفت و او را نجات داد .بعد از اين ماجرا او بر روي صخره اي که در کنار برکه بود اين جمله را حک کرد:
امروز بهترين دوستم مرا از مرگ نجات داد.
بعد از آن ماجرا دوستش پرسيد اين چه کاري بود که تو کردي ؟
وقتي سيلي خوردي روي شنها آن جمله را نوشتي و الان اين جمله را روي سنگ حک کردي ؟
دوستش جواب داد وقتي دلمان از کسي آزرده مي شود بايد آن را روي شنها بنويسيم تا بادهاي بخشش آن را با خود ببرد. ولي وقتي کسي به ما خوبي مي کند بايد آن را روي سنگ حک کنيم تا هيچ بادي نتواند آنرا به فراموشي بسپارد.

ما...
با صداى آرام تر خنديديم.
موهايمان كمتر رنگ باد را ديد.
مخفى مان كردند.
و به ما ياد دادند مخفى كنيم،
مخفيانه زيبا شديم،
مخفيانه شكست خورديم.
مخفيانه التيام يافتيم.
ما ترسيديم همه عمرمان را،
اما روزى مى رسد...
كه برقصيم، برقصيم، برقصيم
و بر شانه هاى هم بوسه بزنيم.
اينجاست پشتِ زيبايى مان...
تمام زخم هايى كه هرگز نميبيندشان.

Delam karbala mikhad
قشنگ ترین لحظه توی این دنیا...

⬅بهت بگن بيا بريم کربلا...
⬅وسط بين الحرمين سلام بدي....
⬅ندوني بري حرم عباس يا حسين...
⬅پاي برهنه توبين الحرمين راه بيافتي....
⬅برسي ورودي حرم عباس....
⬅پشت در حرم بشيني و سلام بدي....
⬅باچشم پر اشک اذن دخول بخوني....
⬅بلندشي و بري روبروي ضريح بايستي....
⬅سرتو بندازي پايين و باخجالت بگي فکر نميکردم بياريم حرم....
⬅به عباس بگي خيلي آقايي....
⬅بري يه بوسه به ضريح بزني و اشک بريزي....
⬅بياي عقبتر و يه زيارت بخوني....
⬅بهش بگي اجازه ميدي برم پابوس داداشت....
⬅دوباره پابرهنه توبين الحرمين راه بيفتي و زير لب بگي"از حرم تا قتلگه زينب صداميزد حسسسسسسسين"...
⬅اشک....
⬅برسي ورودي حرم و ناخداگاه بشيني رو زمين دست برسينه سلام بدي....
⬅اشک....
⬅از باب القبله وارد حرم بشي....
⬅نگاهت بيفته به ايوون طلا و ضريح...
⬅خجالت زده اي....
⬅چشمت بيفته به قتله گاه....
⬅از عشق حسين مجنون بشي...
⬅آخرروضه رو درک کني....
⬅بري روبروي ضریح یه دل سیر گریه کنی.....
⬅يادت بياد چقدر حسرت رفتن به حرم رو ميخوردي....

وقتي ميبيني همـــــــون برخوردي که با
تــــــــــــــو داره

با خِيلياي ديگـــــــــــــــــــه هــم
داره ... !! !!‌ !!

آخ آخ آخ ... مي سوزياااا

ﺣﻤﻮﻡ ﺭﻓﺘﻦ کودکان ﺩهه ی پنجاه و شصت...!!


ﺍﻭﻟﺶ ﻣﻴﺮﻓﺘﻴﻢ ﺗﻮ ﺣﻤﻮﻣﻲ ﻛﻪ ﻧﻪ ﺁﺏ ﺳﺮﺩﺵ
ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮﺩ ﻧﻪ ﮔﺮﻣﺶ؛ ﻳﻬﻮ ﺁﺏ ﻣﻴﺸﺪ ٢٠ ﺩﺭﺟﻪ ﺯﻳﺮ ﺻﻔﺮ، ﻳﻪ ﻭﻗﺘﺎ ﻫﻢ ٦٠ﺩﺭﺟﻪ ﺑﺎﻻ ﺻﻔﺮ...؛
ﺑﻌﺪ ﻣﺎﺩﺭ ﮔﺮﺍﻣﻲ ﺑﺎ ﺷﺎﻣﭙﻮﻱ ﭘﺎﻭﻩ ﭼﻨﺎﻥ ﻣﻴﻮﻓﺘﺎﺩ
ﺭﻭ ﺳﺮﻣﻮﻥ ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻱ
ﻛﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﺳﻠﻮﻟﻬﺎﻱ ﻣﻐﺰﻣﻮﻥ 3 سانت ،ﺟﺎﺑﺠﺎ ﻣﻴﺸﺪ.
ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺟﻴﻎ ﻭ ﺩﺍﺩ
ﻣﻴﺰﺩﻳﻢ، ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ؛
ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺎ ﻛﻴﺴﻪ ﺳﻔﺖ ﻭﺿﺨﻴﻢ ﺑﺎ
ﺭﻭﺷﻮﺭ ﻣﻴﻔﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﺟﻮﻧﻤﻮﻥ
ﺧﺪﺍ ﺷﺎﻫﺪﻩ ﺩﻭ ﻻﻳﻪ ﺍﺯ ﭘﻮﺳﺘﻤﻮﻥ ﻛﻨﺪﻩ ﻣﻴﺸﺪ
ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﺮﺩ
ﭼﺮﻛﻪ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﻴﺪﺍﺩ.
ﺑﻤﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻭﻥ ﻭﺳﻄﺎ ﻳﻪ ﻛﺘﻜﻲ ﻫﻢ ﻣﻴﺨﻮﺭﺩﻳﻢ.
ﻭﻗﺘﻲ ﺣﻤﻮﻡ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﻴﺸﺪ، ﻛﻠﻲ ﻟﺒﺎﺱ ﺗﻨﻤﻮﻥ
ﻣﻴﻜﺮﺩﻥ، ﻳﻪ ﻳﻘﻪ ﺍﺳﻜﻲ ﻫﻢ ﺭﻭﺵ
ﺑﻌﺪﺵ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺧﺴﺘﮕﻲ ﺧﻮﺍﺑﻤﻮﻥ ﻣﻴﺒﺮﺩ،
ﻫﻤﻪ ﻣﻴﮕﻔﺘﻦ: ﺁﺧیییییی،نیگاش کن ﭼﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻩ ه ه ه...

فاميل(با عجله): بدبخت شديم!



پسرعمه: مگه قبلاٌ خوشبخت بوديم!؟



فاميل: بدبخت تر شديم!



همساده: کاکو از نظر فيزيولوژيکي امکان نداره من بدبخت تر از ايني که هستم شم!



فاميل: اي بابا چرا انقد بحث ميکنين!؟



آقاي مجري فهميده کيک تو يخچال رو خورديم داره مياد سراغمون!



پسرعمه: باز ما يه چيزي تو اين خونه خورديم بايد تا يه هفته خفت بکشيم!



فاميل: همساده تو که روزي 12بار کتک ميخوري بيا اينو هم گردن بگير!(مجري مياد)



همساده: آقو تقصير منه!



مجري: چي؟



همساده: هرچي شما بگي،شکست سنگين برزيل به آلمان،اختلاس 3هزار ميلياردي،جنگ جهاني دوم...



مجري: پس کيک رو کي خورده؟ پسرعمه تو خوردي؟



پسرعمه: اي خدا اين داره ميگه جنگ جهاني تقصير منه



شما هيچي بهش نميگي بعد واس خوردن يه کيک 7تومني به من گير ميدي؟؟

به يه معتاده ميگن ازكي معتاد شدي ميگه بابچه هاقرار گذاشتيم روزهاي تعطيل بكشيم يك دفعه خورديم به عيد!!!

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

موضوع, انشاء, يلداى, چگونه, گذرانديد, سلام, خدمت, آموزگار, دوستان, عزيزم, ديشب, خيلى, گذشت, بوديم, تونستيم, خورديم, خنديديم, گرفتيم, البته, پدرم, ميگفت, شايعه, هندوانه, كسايى, ارزون, خريدن, انبار, كردن, گرون, بفروشن, همين, دليل, نخريدم, مفاسد, اقتصادى, مبارزه, مادرم, كارى, كردى, بگذاريم, سفره, كشيدم, خوشگل, مامان, روزنامه, خوندم, دونه, انار, مياره, براى, سلامتى, خانواده, اهميت, ميدهد, خواهرم, گذاشت, بزرگ, سياه, نميشه, آجيل, دلتون, سنگين, خوابهاى, ميبينيد, نخود, كشمش, خاصيت, دارد, مهربان, رفتم, ميوه, فروشى, بخرم, شلوغ, منصرف, پرتقال, سيبى, داشتيم, درست, كرده, بشقاب, چيده, قشنگ, دلمون, نميامد, بخوريم, بخورين, نمونه, ميكروب, ميگيره, مامانم, سليقه, بابا, حافظ, يادم, نيست, اولش, مژده, مسيحا, نفسى, ميايد, خلاصه, خوبى, نگرفتيم, تازه, كرديم, انشاى, اميدوارم, خوشتان, آمده, باشد, معلم, آفرين, دخترم, اينم, نمره, دانش, آموزى, كلاس, خانم, اجازه, سرما, خوردين, چطور, شاگرد, چشمتون, داره, مياد, نبود, خوردم, حواسمان, اکثرِ, شیفته, اولین, روزهای, آدمها, میشویم, شخصیتی, اطرافیان, هفته, نشان, میدهند, همان, بروز, میدادند, تعداد, زیادی, تنها, دلبسته, نمیشدیم, بلکه, نمیرفتیم, ترتیب, هزینههای, روحی, روانی, جسمی, متحمل, کاهش, پیدا, میکرد, شاداب, بودیم, اخلاق, کمتر, استفاده, میکردیم, سیگار, میکشیدیم, ناسزا, نثار, دیوار, دنیا, براستی, تجربهها, نمیگیریم, اعتماد, میکنیم, وقتي, هيچكس, يعني, دقيقا, روزاي, زيادي, بايد, بگذره, قانع, خودش, باورش, بقيه, چندتا, خاطره, كوچيك, چيزي, براش, بيست, هفتاد, زندگي, براي, تلمبار, اسمه, جايگزين, حاصل, همشون, صفره, شيني, عمرت, پيازت, واسه, خودت, تعريف, اينجاس, فهمي, چقدر, نگران, دلتنگ, اطرافت, نگاه, كدام, برهه, زندگيمون, درگير, آدمهاي, اشتباهي, شديم, نابينا, ناشنوا, گفتند, نكرديم, پايمان, گذاشتند, بدترين, مسير, انتخاب, پافشاري, آدمِ, اشتباهِ, زندگيِمان, زمين, خجالت, بلند, نشديم, خوابيديم, گريه, كافي, اينهمه, خوردن, خودتان, بتكانيد, ثابت, كنيد, تغيير, توانید, کافی, اراده, کنید, بخشیدن, هنره, هرکسی, نداره, پياده, جاده, بيابان, عبور, کردند, ساعت, موضوعي, اختلاف, پيدا, کرده, مشاجره, پرداختند, آنها, بالا, ناگهان, صورت, ديگرش, سيلي, محکمي, ماجرا, دوستي, خورده, شنهاي, نوشت, امروز, بهترين, دوستم, ادامه, آبادي, رسيدند, خيلي, خسته, گرفتند, همانجا, مدتي, کنار, برکه, استراحت, بپردازند, لغزيد, افتاد, دوستش, دستش, نجات, صخره, جمله, پرسيد, کاري, کردي, نوشتي, الان, جواب, دلمان, آزرده, بنويسيم, بادهاي, بخشش, ببرد, خوبي, کنيم, نتواند, آنرا, فراموشي, بسپارد, صداى, آرام, موهايمان, كمتر, مخفى, كردند, كنيم, مخفيانه, زيبا, شكست, التيام, يافتيم, ترسيديم, عمرمان, روزى, برقصيم, شانه, بوسه, بزنيم, اينجاست, پشتِ, زيبايى, تمام, هايى, هرگز, ترین, لحظه, بريم, کربلا, الحرمين, ندوني, عباس, حسين, برهنه, توبين, بيافتي, برسي, ورودي, بشيني, باچشم, دخول, بخوني, بلندشي, روبروي, ضريح, بايستي, سرتو, بندازي, پايين, باخجالت, نميکردم, بياريم, آقايي, بريزي, بياي, عقبتر, زيارت, ميدي, پابوس, داداشت, دوباره, پابرهنه, بيفتي, قتلگه, زينب, صداميزد, ناخداگاه, برسينه, القبله, وارد, نگاهت, بيفته, ايوون, قتله, مجنون, آخرروضه, ضریح, گریه, يادت, بياد, حسرت, ميخوردي, همون, برخوردي, خِيلياي, ديگه, سوزياااا, کودکان, پنجاه, سانت, یییییی, نیگاش, فاميل, عجله, بدبخت, پسرعمه, قبلاٌ, خوشبخت, همساده, کاکو, امکان, ايني, هستم, انقد, ميکنين, مجري, فهميده, يخچال, سراغمون, خونه, بکشيم, روزي, ميخوري, اينو, گردن, بگير, تقصير, هرچي, شکست, برزيل, آلمان, اختلاس, هزار, ميلياردي, جهاني, ميگه, هيچي, نميگي, تومني, معتاده, ميگن, ازكي, بابچه, هاقرار, گذاشتيم, روزهاي, تعطيل, بكشيم, دفعه,