کپشن های مربوط به دستانشان

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دستانشان

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

ﺗﻜﻴﻪ ﻛﺮﺩﻥ،
ﺑﻪ آدم ها ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ !

" ﺍﻣﺎ " ﺍﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ می ﺗﺮﺳﻢ ...
ﻧﮕﺎه انسانها ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
" ﺍﻣﺎ " ﺍﺯ ﺳﺮﺩ ﺷﺪﻥ ﻫﺎﻱ ﻧﮕﺎﻫشان
می ﺗﺮﺳﻢ ...
ﺩﺳﺘﺎﻧشان ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
" ﺍﻣﺎ " ﺍﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﺎﻟﻲ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ
ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻢ ...
ﺁﻏﻮﺷشان ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
" ﺍﻣﺎ " ﺍﺯ ﺩﻭباﺭﻩ ﺑﻲ ﭘﻨﺎﻩ ﺷﺪﻥ
می ترﺳﻢ ...
ﺑﺎ کسی ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
" ﺍﻣﺎ " ﺍﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﻓﺘﻦ ﻫﺎ می ﺗﺮﺳﻢ ...
ﻗﺼﻪ ﻛﻮﺗﺎﻩ می ﻛﻨﻢ ...
عشق ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺍﻣﺎ
ﺍﺯ ﺍﻳﻦ همه " ﺍﻣﺎ " ﻫﺎ می ﺗﺮﺳﻢ

قدر آدمهائی که زود عصبی میشوند را بدانید؛

اینها همان لحظه داد میزنند قرمز میشوند
قلبشان درد میگیرد دستانشان میلرزد ..
ولی ...
ولی برای زمین زدن شما
هیچ نقشه ای نمیکشند!
آنها تمام نقشه شان همان عصبانیت بوده
و تمام
آنهائی که زود عصبانی میشوند
آدمهائی هستند که
رقیق ترین و پاک ترین وجدان را دارند...

#رویای_تلخ_

✿ کپشن خاص ✿

- کسی که دوســت دارد شب ها تا دیروقت بیدار بماند
و با نوشیدنِ هرجرعه از چــای در فکـــر فرو می رود
نه افسرده است نه بیکار و نه هرچیز دیگری...
تنها رویاهایــش کمی بیشتر از دیگران قَد عَلَم کرده اند
آنقدر که دستانشان به سقفِ افکار رسیده..
کسی که دوست دارد شـــب ها تا دیروقت بیدار بماند
لابه لایِ گذرِ زمان به دنبالِ چیزی می گردد
چیزی همچون دل خواسته هایِ به مقصد نرسیده...

#حاتمه_ابراهیم_زاده

قدر آدمهائی که زود عصبی میشوند را بدانید
اینها همان لحظه داد میزنند قرمز میشوند
قلبشان درد میگیرد دستانشان میلرزد ..
ولی ...
ولی برای زمین زدن شما هیچ نقشه ای نمیکشند!
آنها تمام نقشه شان همان عصبانیت بوده و تمام
آنهائی که زود عصبانی میشوند آدمهائی هستند که رقیق ترین و پاک ترین وجدان را دارند...

قدر آدمهایی که زود عصبی می شوند را بدانید
اینها همان لحظه داد می زنند قرمز می شوند قلبشان درد می گیرد دستانشان می لرزد .. ولی ...
ولی برای زمین زدن شما هیچ نقشه ای نمی کشند!
آنها تمام نقشه شان همان عصبانیت بوده و تمام
آنهائی که زود عصبانی می شوند آدمهائی هستند که رقیق ترین و پاک ترین وجدان را دارند ...

قدر آدمهایى که زود عصبی مي شوند را بدانيد
اينها همان لحظه داد مي زنند قرمز مي شوند قلبشان درد مي گيرد دستانشان مي لرزد .. ولی ...
ولی براى زمين زدن شما هيچ نقشه ای نمي کشند!
آنها تمام نقشه شان همان عصبانيت بوده و تمام
آنهائى که زود عصبانی مي شوند آدمهائى هستند که رقيق ترين و پاک ترين وجدان را دارند ...

مــــن

به جـــــای خالیِ بعضـــی ها

بشتـــــر از خودشـــــان عادت کرده ام

اعترافِ تلخی ست

اما من اعتراف می کنم

گرچه تلخی این اعتــــــراف سخـــــت است

اعتـــــــراف میکنم که امــــروز

از نبودن خیلــــــی ها خوشحالــــــــم

و از حذف بعضـــــی ها از زندگی ام خوشحال تر

مــــــن

عـــادت کرده ام به جـــــای خالــــی ها در زندگــــی ام

عــــــادت کرده ام

به نبــــــودنشان

به رفتنشــــان

به زخـــــــم هایشان

امــــا...

این تنهــــــایی ها...

وای از این تنهـایی ها که چندگاهی ست خستـــــــــــــه ام کرده است

قلبم درد میکند

سرم گیج مـــــی رود

نبضم کند مــــی زند

انگـــار که هیچ اتفـــاقی حالم را خوب نمی کند

حبس کرده ام خــــود را در اتاقی که

از در و دیــــوارش صـــــدای غـــم به گوش می رسد

گوشه گیر شده ام

و از آدم هــــــا فـــــراری...

حس بیماری دارم که هر چه تقلا میکند برای خلاصی

مرگ به سراغش نمی آید

دلم گرفته است

از این آدم ها

که هر روز سنگی تر و بی رحم تر میشوند

و روحت را می خراشند

از آدم هایی که با حرف هایشان

خنجر میکشند بر قلبت

و با خون َش قهقهه میکشند بر روی لبهایشان

برای دلبری دیگری

از آدم هایی که

با نگاه های سَردِشان

آتش مهربانی را در دلت خاموش میکنند

از آدم هایی که

پای درد دلهایت مینشینند و

آن گاه تمام حرف هایت را

انگشتری میکنند بر دستانشان

مدام آن را به رخ َت میکشند

از آدم هایی که

تمامت را می بَرَند

حِست را

نازت را

طرز لباس پوشیدنت را

علایِقت را

رفتارت را

مهربانی هایت را

حتی عشقت را...

به خیالشان که این ها گرفتنی ست

نمی دانند

مثل تو تنها یکی ست

هر چقدر هم که تقلا کنند و ظاهرشان را شبیهَ ت کنند

احساس ها و نازها و رفتار ها و مهربانی ها

ذاتی ست

دلم گرفته است

از دنیایی که هر روز خاکستری تر میشود

کاش کسی بود که

پای حرف هایت می نشست

من خسته ام از این زندگی مجازی

از این درد دل های مجازی

از این همراهی های مجازی

از این گریه های مجازی

از این آغوش های مجازی

دلم میخواهد باز گردم به گذشته

به روز هایی که بوی خاطراتش

هنوز لای آلبوم های ِ قدیمی ام هست

روز هایی که آدم های قصه یِ من

هنوز بی مهری ها را

نیش زدن ها را

سرد بودن ها را

یاد نگرفته بودند

ببار باران

ببار بر من و تنهایی هایم

ببار بر من و خستگی هایم

بشوی غبارِ خاکستریِ دلم را

تازه کن روحِ خسته ام را

نفس بده به لحظه هایم

ببار که بارشِ قطره هایت

در دلِ تابستان

تبِ مردادی ام را پایین بیاورد

ببار تا زیر قطره هایت اشک هایم پنهان بماند

بارش َت که تمام شد

نقاب خنده را بَر میدارم

و بَر صورت رنگ پریده ام می زنم

باید همه چیز عادی به نظر برسَد

هیس.....! چیزی نگو

این حرف ها بین من وتو و دَر و دیوار هایِ این اتاق بماند

تو بارانی....

زلال و پاک و بخشنده

نمی دانی انسان بودن چیست!!

که گَر میدانستی هیچگاه نمیباریدی پیش چشم هایشان

انسان که باشی باید خیلی چیز ها را پنهان کنی

انسان که باشی حرف هایت تا ابد در دِلت می ماند

انسان که باشی زندگی میان انسان ها سخت می گُذرد

آن قدر سخت که

عادت میکنی به جای خالیشان

حتی به حذف کردنشان از زندگیت

و فراموشیشان در یاد و خاطِرَت

آن گاه اِعترافاتَت را بلند بلند فریاد میزنی

و می نویسی...

می نویسی تا یادِ قلبت باشد

شیرینی این اِعترافِ تلخ.

دلم گرفته است باران

ببار بر من و تنهایی هایم

این رسمش نبود ...

گاهی صورت پدر و مادرت را تبدیل به دفتر نقاشی ات میکنی ...
با مداد چین و چروک ، صورتشان را خط می اندازی ...
چشم که باز میکنی ، میفهمی که هیچ پاک کنی نیست که آنها را پاک کند ...
این رسمش نبود که عشق بی حد آنها را اینگونه پاسخ دهی ...
حواست کجاست ؟؟؟
دستانشان را دیده ای ؟ همان دستانی که روزی تو را نوازش می کرد ،
حالا تبدیل به دفتر خط خطی های تو شده است ...
این رسمش نبود ...

آدمها می آیند
گاهی زندگی ات می شوند
گاهی تنها خاطره ای در ذهنت
آن ها که زندگی ات میشوند
چشمانشان
دستانشان
گواهِ بودنشان است
آن ها که تنها در نقطه ای از ذهنت می مانند
نقش عاشق پیشه ها را بازی می کنند
می آیند
که نباشند، که نبینند
تنها خاطره میشوند
گاهی با یادشان، از سادگیت لبخندی می زنی آن هم تلخ از زهر
گاهی هم یادشان بغضی می شود که بیخ گلویت را قلقلک می دهد
اما تو لبخندت را کنار بگذار
برای کسی که بی تابِ خنده هایِ توست
بی تردید در این دنیا
یک نفر
تو را آنقدر می خواهد
که گویی
قبل از او
هیچکس در قلبِ تو
خانه ای نداشته که نداشته ..!!
عادل دانتیسم

هيتلر:من تو جنگ هایی که کردم جان ۳۰۰هزارنفر رو گرفتم!ناپلون:من در خلال جنگ هایم سر۵۰هزار نفر رو جدا کردم جولیو سزار:من جسم ۷۰ هزار از اسیرانم را سوزاندم کالی گولا: من ۲۰۰ هزار نفرو کشتم و دستانشان را قطع کردم مدیر عامل سایپا: جمع کنین بابا……

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

انسانها, آدمهائی, عصبی, میشوند, بدانید؛, اینها, همان, لحظه, میزنند, قرمز, قلبشان, میگیرد, دستانشان, میلرزد, برای, زمین, نقشه, نمیکشند, آنها, تمام, عصبانیت, بوده, آنهائی, هستند, رقیق, ترین, وجدان, دارند, رویایتلخ, کپشن, دوست, دارد, دیروقت, بیدار, بماند, نوشیدنِ, هرجرعه, افسرده, بیکار, هرچیز, دیگری, تنها, رویاهایش, بیشتر, دیگران, عَلَم, کرده, آنقدر, سقفِ, افکار, رسیده, لابه, لایِ, گذرِ, زمان, دنبالِ, چیزی, گردد, همچون, خواسته, هایِ, مقصد, نرسیده, آدمهایی, آدمهایى, بدانيد, اينها, گيرد, براى, زمين, عصبانيت, آنهائى, آدمهائى, رقيق, ترين, خالیِ, بعضی, بشتر, خودشان, عادت, اعترافِ, تلخی, گرچه, میکنم, امروز, نبودن, خیلی, خوشحالم, زندگی, نبودنشان, رفتنشان, هایشان, تنهایی, چندگاهی, خسته, قلبم, میکند, نبضم, انگار, اتفاقی, اتاقی, دیوارش, صدای, گوشه, فراری, بیماری, دارم, تقلا, خلاصی, سراغش, گرفته, سنگی, روحت, خراشند, خنجر, قلبت, قهقهه, لبهایشان, دلبری, نگاه, سَردِشان, مهربانی, خاموش, میکنند, دلهایت, مینشینند, انگشتری, مدام, تمامت, بَرَند, حِست, نازت, لباس, پوشیدنت, علایِقت, رفتارت, عشقت, خیالشان, گرفتنی, دانند, چقدر, ظاهرشان, شبیهَ, احساس, نازها, ذاتی, دنیایی, خاکستری, میشود, نشست, مجازی, همراهی, گریه, آغوش, میخواهد, گردم, گذشته, خاطراتش, هنوز, آلبوم, قدیمی, مهری, نگرفته, بودند, ببار, باران, هایم, خستگی, بشوی, غبارِ, خاکستریِ, تازه, روحِ, بارشِ, قطره, تابستان, مردادی, پایین, بیاورد, پنهان, نقاب, خنده, میدارم, صورت, پریده, باید, عادی, برسَد, بارانی, زلال, بخشنده, چیست, میدانستی, هیچگاه, نمیباریدی, باشی, دِلت, میان, گُذرد, میکنی, خالیشان, کردنشان, زندگیت, خاطِرَت, بلند, فریاد, میزنی, نویسی, یادِ, باشد, شیرینی, اِعترافِ, رسمش, مادرت, تبدیل, دفتر, نقاشی, مداد, چروک, صورتشان, اندازی, میفهمی, نیست, اینگونه, پاسخ, حواست, کجاست, دیده, دستانی, روزی, نوازش, حالا, آیند, خاطره, ذهنت, چشمانشان, گواهِ, نقطه, مانند, عاشق, پیشه, بازی, نباشند, نبینند, یادشان, سادگیت, لبخندی, بغضی, گلویت, قلقلک, لبخندت, کنار, بگذار, تابِ, توست, تردید, گویی, هیچکس, قلبِ, خانه, نداشته, عادل, دانتیسم, هيتلر, کردم, گرفتم, ناپلون, خلال, سر۵۰هزار, جولیو, سزار, اسیرانم, سوزاندم, کالی, گولا, نفرو, کشتم, مدیر, عامل, سایپا, کنین, بابا,