کپشن های مربوط به خشمی

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی خشمی

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

سکوت،
انتهای محبت به کسی هست که از او خشمی داریم
اما
توان از دست دادنش را نداریم…


موندن و ساختن رو بلد باشید.ادم ها همیشه نمیتونن اون چیزی که شما میخواید باشن،گاهی وقتا درد داری،پر از خشمی ،ناراحتی،و دلت درک شدن میخواد،تو این شرایط یاد بگیرید جایگاه ادمارو زود به کسی نبخشید،درمان باشید برای درد شخصی که همه جوره پاتون موند و سعی کرد درکتون کنه.

این بار که از این دریای خروشان به سلامت عبور کردیم، این‌بار که رگبار پایان گرفت و هوا صاف شد، همه‌تان را با عشق بغل می‌کنم.
من یک دنیا شوق و لبخند برای روزهای خوبمان کنار گذاشته‌ام و بغل‌بغل مهربانی و دلخوشی و هزار هزار بهانه‌ی روشن برای خوشبختی در پستوی ذهنم پنهان کرده‌ام و زمانش که رسید، برای همه‌مان از رهایی و شادی و عشق خواهم‌گفت.

چقدر مثل خانواده شده‌ایم این‌روزها...
از کنار هرکسی که در خیابان عبور می‌کنم، انگار سال‌هاست می‌شناسمش. انگار باتمام این چشم‌ها و چهره‌های مهربان قراری دارم، انگار چیزی ما را به هم پیوند داده، آنقدر محکم که جدا شدنی نیستیم و فراموش نمی‌کنیم هرگز، که چقدر به هم نیاز داریم و نیاز داریم که حال همه‌مان خوب شود. انگار همه در نهایت اندوهی مشترک غوطه‌وریم و داریم با تمام توان و با هم به سمت نور پیش می‌رویم و مراقبیم که تاریکی و اندوه و خشم، ما را نبلعد و کمک می‌کنیم به هم که قوی بمانیم و طاقت بیاوریم و در دل تندباد روزگار نشکنیم؛ به شوقِ بهار و به شوق روزهای روشن و خوبی که در انتظار ماست...

طاقت بیاوریم، برای تمام رنجی که تا امروز کشیدیم و تاریکی و خشمی که پشت سر گذاشتیم و دلخوشی‌های ساده‌ای که نداشتیم.
طاقت بیاوریم، به حرمت تمام تلاش‌های بیش از توان و زخم‌های رسیده به استخوان.
طاقت بیاوریم چون آگاه نیستیم به اینکه آخرین پله‌ی این سیاهچاله کجاست و کجای این قصه، به رهایی و نور می‌رسیم...
طاقت بیاوریم.

#نرگس_صرافیان_طوفان‌

کمی آرام‌تر از قبلم. انگار خشمی دیرینه را برون‌ریزی کرده باشم! انگار فریادم را به گوش همانی رسانده‌ام که باید، خشمم را بدون پرده به همانی ابراز کرده‌ام که باید. دیگر با همه دعوا ندارم، دیگر بی‌دلیل خشمگین نیستم و فارغ از نتیجه، آرام‌ترم.
کدخدا آب روستائیان را فروخته بود و من روستاییِ غمگین و خشمگینی بودم که جسورانه توی چشم‌های بی‌شرم کدخدا نگاه کرده بود و یک سیلی محکم به او زده بود.
نه آب بازگشت، نه کدخدا عذرخواهی کرد، اما روستائی، آرام‌تر از همیشه به خانه‌‌اش بازگشت


. .

یه شکلی از سکوت هست که از دل رابطه‌های اجباری می‌یاد، از دلِ لحظه‌های پر از خشمی که نمی‌تونی به هزار دلیل حرف بزنی و ناچاری به سکوت! این سکوت‌ها برخلاف سکوتی که تاریکی اتاق را پُر می‌کنه و آرامش می‌بخشه، دردآور و آسیب‌زننده‌تره. هر چی بیش‌تر سکوت کنی، تلخی اون لحظه‌ غلیظ‌تر می‌شه. مجبور شدی سکوت کنی چون حرف زدن بی‌فایده ست، چون هر چی بگی برعلیه خودت استفاده می‌شه. اما سکوت انتخاب بهتری نیست ، تبدیل می‌شه به کرم‌های ریزی که آهسته جونت رو می‌جوند و فاصله تو رو با اون آدمی که حالا دیگه نیست بیشتر‌ می‌کنه. این سکوت، غشایی می‌شه بین تو و اون چیزی که بقیه از تو می‌دونن. وقتی که رابطه ای تموم می‌شه، بخشی از وجودمون توو حافظه اون آدم و در خاطرات ریز و درشتی که ازمون داره ، به زندگی خودش ادامه می‌ده؛ اما اون بخش از وجودمون که در انحصار سکوت هست، در هیچ حافظه‌ای ثبت نمی‌شه. هیچ خاطره‌ای درباره‌ی سکوت‌های تلخ‌مون جز در حافظه خودمون نیست. این نوع از سکوت‌ تنها چیزیه که فقط متعلق به خودمونه و غم های دائم و عمیق ما ، همراهِ ما از روزی به روز دیگه منتقل میشه... .

رسول خدا (ص) می فرماید:
هر گاه خشمی برای شما پیش آمد، با عفو و گذشت آن را از خود دور کنید، زیرا در روز قیامت منادی ای ندا می دهد: هر که به گردن خدا مزدی دارد، برخیزد و کسی جز بخشایندگان برنخیزند، آیا نشنیده اید که خدای متعال فرمود: پس هر که گذشت کند و آشتی ورزد، مزدش با خداست

امام باقر (ع):

کسی که خشمی را فرو برد که می تواند آنرا اعمال کند

خداوند در قیامت دل او را پر از ایمنی و ایمان سازد

سگی پای صحرا نشینی گزید بخشمی که زهرش ز دندان چکید
شب از درد بیچاره خوابش نبرد بخیل اندرش دختری بود خرد
پدر را جفا کرد و تندی نمود که آخر تو را تیز دندان نبود
پس از گریه مرد پراکنده روز بخندید کای بابک دلفروز
مرا گرچه هم سلطنت بود و نیش دریغ آمدم کام و دندان خویش
محالست اگر تیغ بر سر خورم که دندان به پای سگ اندر برم
توان کرد با ناکسان بدر گی ولیکن نیاید ز مردم سگی



سگی پای صحرا نشینی گزید بخشمی که زهرش ز دندان چکید

شب از درد بیچاره خوابش نبرد بخیل اندرش دختری بود خرد

پدر را جفا کرد و تندی نمود که آخر تو را تیز دندان نبود

پس از گریه مرد پراکنده روز بخندید کای بابک دلفروز

مرا گرچه هم سلطنت بود و نیش دریغ آمدم کام و دندان خویش

محالست اگر تیغ بر سر خورم که دندان به پای سگ اندر برم

توان کرد با ناکسان بدر گی ولیکن نیاید ز مردم سگی

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

سکوت, انتهای, محبت, خشمی, داریم, توان, دادنش, نداریم, موندن, ساختن, باشید, همیشه, نمیتونن, چیزی, میخواید, باشن, گاهی, وقتا, ناراحتی, میخواد, شرایط, بگیرید, جایگاه, ادمارو, نبخشید, درمان, برای, شخصی, جوره, پاتون, درکتون, دریای, خروشان, سلامت, عبور, کردیم, اینبار, رگبار, پایان, گرفت, همهتان, میکنم, دنیا, لبخند, روزهای, خوبمان, کنار, گذاشتهام, بغلبغل, مهربانی, دلخوشی, هزار, بهانهی, روشن, خوشبختی, پستوی, ذهنم, پنهان, کردهام, زمانش, رسید, همهمان, رهایی, شادی, خواهمگفت, چقدر, خانواده, شدهایم, اینروزها, هرکسی, خیابان, انگار, سالهاست, میشناسمش, باتمام, چشمها, چهرههای, قراری, دارم, پیوند, داده, آنقدر, محکم, شدنی, نیستیم, فراموش, نمیکنیم, هرگز, نیاز, نهایت, اندوهی, مشترک, غوطهوریم, میرویم, مراقبیم, تاریکی, نبلعد, بمانیم, طاقت, بیاوریم, تندباد, روزگار, نشکنیم؛, شوقِ, بهار, خوبی, انتظار, ماست, رنجی, امروز, کشیدیم, گذاشتیم, دلخوشیهای, سادهای, نداشتیم, حرمت, تلاشهای, زخمهای, رسیده, استخوان, آگاه, اینکه, آخرین, پلهی, سیاهچاله, کجاست, کجای, میرسیم, آرامتر, قبلم, دیرینه, برونریزی, باشم, فریادم, همانی, رساندهام, باید, خشمم, بدون, پرده, ابراز, دیگر, دعوا, ندارم, بیدلیل, خشمگین, نیستم, فارغ, نتیجه, آرامترم, کدخدا, روستائیان, فروخته, روستاییِ, غمگین, خشمگینی, بودم, جسورانه, چشمهای, بیشرم, نگاه, سیلی, بازگشت, عذرخواهی, خانهاش, شکلی, رابطههای, اجباری, مییاد, لحظههای, نمیتونی, بزنی, ناچاری, سکوتها, برخلاف, سکوتی, اتاق, میکنه, آرامش, میبخشه, دردآور, بیشتر, تلخی, غلیظتر, مجبور, بیفایده, برعلیه, خودت, استفاده, انتخاب, بهتری, تبدیل, کرمهای, آهسته, جونت, میجوند, فاصله, آدمی, حالا, دیگه, غشایی, بقیه, میدونن, وقتی, تموم, وجودمون, حافظه, خاطرات, درشتی, ازمون, داره, زندگی, خودش, ادامه, میده؛, انحصار, حافظهای, نمیشه, خاطرهای, دربارهی, سکوتهای, تلخمون, خودمون, تنها, چیزیه, متعلق, خودمونه, دائم, عمیق, همراهِ, روزی, منتقل, رسول, فرماید, گذشت, کنید, زیرا, قیامت, منادی, گردن, مزدی, دارد, برخیزد, برنخیزند, نشنیده, خدای, متعال, فرمود, آشتی, ورزد, مزدش, خداست, امام, باقر, تواند, آنرا, اعمال, خداوند, ایمنی, ایمان, سازد, صحرا, نشینی, گزید, بخشمی, زهرش, دندان, چکید, بیچاره, خوابش, نبرد, بخیل, اندرش, دختری, تندی, نمود, نبود, گریه, پراکنده, بخندید, بابک, دلفروز, گرچه, سلطنت, دریغ, آمدم, خویش, محالست, خورم, ناکسان, ولیکن, نیاید, مردم,