کپشن های مربوط به بنشینند

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بنشینند

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

بی تو مرا
از روی صندلی های دو نفره
بلند میکنند تا بتوانند
کنار هم بنشینند...

#علیرضا_قاسمیان

من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی می خواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم ای یار
خانه ی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
"خانه دوست کجاست؟ "

رفتن آدم‌ها،
برایمان شبیه غول وحشتناک قصه‌های بچگی‌مان شده است.

بیایم باور کنیم
همه رفتن‌ها که بد نیست.
همه رفتن‌ها که فاجعه نیست.
همه رفتن‌ها تیغ نیست که خش بندازد روی نازکای دل ما.
همه رفتن‌ها همیشگی نیست!
بعضی‌ها موقتی می‌روند.
می‌روند تا مدتی خلوت کنند...
گوشه ای دنج بنشینند،
زندگی‌شان را با تمام روابط‌شان بالا و پایین کنند و کلی نقشه بکشند برای روزهای نیامده...
همه
رفتن برای همیشه را بلد نیستند... نمی‌روند!
خیالت راحت...

فقط کمی دو‌ر می‌شوند تا تکلیف‌شان را با خیلی چیزها روشن کنند.

یا مثل جنگجوی زخمی از نبرد با خودشان
برمی‌گردند
یا
مثل یک سردار پیروز ...

هر جور که آمدندو برگشتند ،
مرهم باشیم!
مرهم باشید!
لازم است یک وقت‌هایی آدم‌ها خودشان را از ما دور کنند...

دنیای من و مگس

یک هفته بود که با هم زندگی میکردیم.
شبها که دیر میخوابیدم، تا آخرین دقیقه ها دور سرم میچرخید.
صبح ها اگر دیر از خواب بیدار می شدم، خبری از او هم نبود.
شاید او هم مانند من، سر بر کتابی گذاشته و خوابیده بود.
در گشت و گذار اینترنتی، متوجه شدم که عمر بسیاری از مگس های خانگی در دمای معمولی حدود ۷ تا ۲۱ روز است.
با خودم… شمردم. حدود ۷ روز بود که این مگس را میدیدم.
این مگس قسمت اصلی یا شاید تمام عمرش را در خانه ی من زندگی کرده بود. احساسم نسبت به او تغییر کرد.
به جسدش که بیجان روی میز افتاده بود، خیره شده بودم.
غصه خوردم. این مگس چه دنیای بزرگی را از دست داده است.
لابد فکر میکرده «دنیا» یک خانه ی ۵۰ متری است که روزها نور از «ماوراء» به درون آن می تابد و شبها، تاریکی تمام آن را فرا میگیرد.
شاید هم مرا بلایی آسمانی میدیده که به مکافات خطاهایش، بر او نازل گشته ام!
شاید نسبت آن مگس به خانه ی من، چندان با نسبت من به عالم، متفاوت نباشد.
من مگس های دیگر خانه ام را با این دقت نگاه نکرده ام.
شاید در میان آنها هم رقابت برای اینکه بر کدام طبقه کتابخانه بنشینند وجود داشته.
شاید در میان آنها هم مگس دانشمندی بوده است که به دیگران «تکامل» می آموخته
و میگفته که ما قبل از اینکه «بال» در بیاوریم، شبیه این انسانهای بدبخت بوده ایم.
شاید به تناسخ هم اعتقاد داشته باشند و فکر کنند در زندگی قبلی انسانهایی بوده اند که در اثر کار نیک، به مقام «مگسی» نائل آمده اند.
شاید برخی از آنها فیلسوف بوده باشند.
شاید در باره فلسفه ی زندگی مگسی، حرف ها گفته و شنیده باشند.
شاید برخی از آنها تمام عمر را با حسرت مهاجرت به خانه ی همسایه سر کرده باشند.
مگسی را یادم میآید که تمام یک هفته ی عمرش را پشت شیشه نشسته بود به امید اینکه روزی درها باز شود و به خانه ی همسایه مهاجرت کند.
مگس دیگری را یادم آمد که تمام هفت روز عمرش را بی حرکت بر سقف دستشویی نشسته بود.
تو گویی که فکر میکرد با برخواستن از سقف، سقوط خواهد کرد.
یا شاید از ترس اینکه بیرون این اتاق بسته ی محبوس، جهنمی برپاست…
بالای سر مگس مرده نشستم و با او حرف زدم:
کاش میدانستی که دنیا بسیار بزرگ تر از این خانه ی کوچک است.
کاش جرأت امتحان کردن دنیاهای جدید را داشتی.
کاش تمام عمر هفت روزه ی خود را بر نخستین دانه ی شیرینی که روی میز من دیدی، صرف نمیکردی.
کاش لحظه ای از بال زدن خسته نمیشدی، وقتی که قرار بود برای همیشه اینجا روی این میز، متوقف شوی.
آن مگس را روی میزم نگاه خواهم داشت تا با هر بار دیدنش به خاطر بیاورم که:
عمر من در مقایسه با عمر جهان از عمر این مگس نیز کوتاه تر است.
شاید در خاطرم بماند که دنیا، بزرگتر و پیچیده تر از چیزی است که می بینم و می فهمم.
شاید در خاطرم بماند که بر روی نخستین شیرینی زندگی، ماندگار نشوم.
نمیخواهم مگس گونه زندگی کنم. بر می خیزم. دنیا را میگردم و به خاطر خواهم سپرد که عمر کوتاه است و دنیا، بزرگ.
بزرگتر و متنوع تر از چیزی که چشمانم، به من نشان میدهد

من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم
پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی می خواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد

یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
شرط وارد گشتن
...شست و شوی دلهاست
شرط آن
یک دل بی رنگ و ریاست داشتن
بر درش برگ گلی می کوبم

روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم ای یار
....خانه ی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
"خانه دوست کجاست؟

بی تو مرا

از روی صندلی های دو نفره
بلند میکنند
تا بتوانند
کنار هم بنشینند...

بی تو مرا

از روی صندلی های دو نفره

بلند میکنند

تا بتوانند

کنار هم بنشینند...

اصغر فرهادی: یکی از دوستان تعریف می کرد که در یکی از اتوبوس های ژاپن دوربینی کار می گذارند و می بینند کسانی که سوار اتوبوس می شوند، نفر اول روی اولین صندلی خالی می نشیند، نفر دوم، کنار او و به همین ترتیب تا کل صندلی ها پر می شود؛ در ایران همین تست را انجام دادند و دیدند، نفر اول روی اولین صندلی خالی می نشیند و نفر دوم با بیشترین فاصله روی صندلی خالی دیگر و تنها می نشیند. تا وقتی صندلی خالی وجود دارد، همه تک تک می نشینند تا صندلی های خالی پر شود و کنار دست آنها می نشینند؛ انگار اینجا تا مجبور نباشند حاضر نیستند کنار کس دیگری بنشینند، در مورد تاکسی هم همینطور؛ وقتی روی صندلی عقب نشسته ایم دلمان نمی خواه شخص دیگری کنارمان بنشیند؛ علی رغم اینکه مدعی داشتن یک جامعه ی بسیار مهربان و انسان دوست هستیم، یک نفرت پنهان بینمان وجود دارد؛

به چشم هایت بگو بنشینند

من با تو

دو کلمه حرف حساب دارم

"دوستت دارم "

"غصه ها و دلتنگی ها را کنار بگذاریم
چون تنها به خودمان زیان می رسانند
و باعث عقب ماندگی می شود
پیشرفت در همه جا بی وقفه ادامه دارد
و لازم است ما هم با آن همراه باشیم ...
وای بر کسانی که از ترس نگرانی های احتمالی آینده
در کنار راه بنشینند و برای گذشته ای گریه کنند
که هرگز بهتر از حال حاضر نبوده است ... "

دخمه - ژوزه ساراماگو

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

صندلی, نفره, بلند, میکنند, بتوانند, کنار, بنشینند, خواهد, خانه, داشته, باشم, دوست, دیوارش, دوستهایم, آرام, بشنو, هرکسی, وارد, صفایم, گردد, هدیه, گشتن, دلهاست, داشتن, ریاست, کوبم, بهار, نویسم, اینجاست, سهراب, نپرسد, دیگر, کجاست, رفتن, آدمها, برایمان, شبیه, وحشتناک, قصههای, بچگیمان, بیایم, باور, کنیم, رفتنها, نیست, فاجعه, بندازد, نازکای, همیشگی, بعضیها, موقتی, میروند, مدتی, خلوت, گوشه, زندگیشان, تمام, روابطشان, بالا, پایین, نقشه, بکشند, روزهای, نیامده, همیشه, نیستند, نمیروند, خیالت, راحت, میشوند, تکلیفشان, خیلی, چیزها, روشن, جنگجوی, زخمی, نبرد, خودشان, برمیگردند, سردار, پیروز, آمدندو, برگشتند, مرهم, باشیم, باشید, لازم, وقتهایی, دنیای, هفته, میکردیم, شبها, میخوابیدم, آخرین, دقیقه, میچرخید, بیدار, خبری, نبود, شاید, مانند, کتابی, گذاشته, خوابیده, گذار, اینترنتی, متوجه, بسیاری, خانگی, دمای, معمولی, حدود, خودم, شمردم, میدیدم, قسمت, اصلی, عمرش, کرده, احساسم, نسبت, تغییر, جسدش, بیجان, افتاده, خیره, بودم, خوردم, بزرگی, داده, لابد, میکرده, متری, ماوراء, درون, تابد, تاریکی, میگیرد, بلایی, آسمانی, میدیده, مکافات, خطاهایش, نازل, گشته, چندان, عالم, متفاوت, نباشد, نگاه, نکرده, میان, آنها, رقابت, اینکه, کدام, طبقه, کتابخانه, وجود, دانشمندی, بوده, دیگران, تکامل, آموخته, میگفته, بیاوریم, انسانهای, بدبخت, تناسخ, اعتقاد, باشند, قبلی, انسانهایی, مقام, مگسی, نائل, آمده, برخی, فیلسوف, باره, فلسفه, شنیده, حسرت, مهاجرت, همسایه, یادم, میآید, شیشه, نشسته, امید, روزی, درها, دیگری, حرکت, دستشویی, گویی, برخواستن, سقوط, بیرون, اتاق, بسته, محبوس, جهنمی, برپاست, بالای, مرده, نشستم, میدانستی, کوچک, جرأت, امتحان, کردن, دنیاهای, جدید, داشتی, نخستین, دانه, شیرینی, دیدی, نمیکردی, لحظه, خسته, نمیشدی, قرار, متوقف, میزم, خواهم, دیدنش, خاطر, بیاورم, مقایسه, جهان, کوتاه, خاطرم, بماند, بزرگتر, پیچیده, چیزی, بینم, فهمم, ماندگار, نشوم, نمیخواهم, گونه, خیزم, میگردم, سپرد, متنوع, چشمانم, نشان, میدهد, اصغر, فرهادی, دوستان, تعریف, اتوبوس, ژاپن, دوربینی, گذارند, بینند, کسانی, سوار, اولین, خالی, نشیند, همین, ترتیب, شود؛, ایران, انجام, دادند, دیدند, بیشترین, فاصله, دارد, نشینند؛, انگار, مجبور, نباشند, حاضر, مورد, تاکسی, همینطور؛, دلمان, کنارمان, بنشیند؛, مدعی, جامعه, مهربان, هستیم, نفرت, پنهان, بینمان, دارد؛, هایت, کلمه, حساب, دارم, دوستت, دلتنگی, بگذاریم, خودمان, زیان, رسانند, باعث, ماندگی, پیشرفت, وقفه, ادامه, همراه, نگرانی, احتمالی, آینده, گذشته, گریه, هرگز, بهتر, نبوده, دخمه, ژوزه, ساراماگو,