کپشن های مربوط به آژانس

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی آژانس

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

دیشب زنگ زدم آژانس
میگه ماشین میخای؟؟؟




گفتم:
نه امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام.....

نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس
دیدم به خواب حافط توی صف اتوبوس
گفتم : سلام حافظ ، گفتا : علیک جانم
گفتم : کجا روی ؟ گفت : والله خود ندانم
گفتم : بگیر فالی گفتا : نمانده حالی
گفتم : چگونه ای ؟ گفت : در بند بی خیالی
گفتم : که تازه تازه شعر و غزل چه داری ؟
گفتا : که می سرایم شعر سپید باری
گفتم : رقیب ، گفتا : کله پا شد
گفتم : کجاست لیلی ؟ مشغول دلربایی؟
گفتا : شده ستاره در فیلم سینمایی
گفتم : بگو ، زخالش ، آن خال آتش افروز ؟
گفتا : عمل نموده ، دیروز یا پریروز
گفتم : بگو ، ز مویش گفتا که مش نموده
گفتم : بگو ، ز یارش گفتا ولش نموده
گفتم : چرا ؟ چگونه ؟ عاقل شده است مجنون ؟
گفتا : شدید گشته معتاد گرد و افیون
گفتم : کجاست جمشید ؟ جام جهان نمایش ؟
گفتا : خریده قسطی تلویزیون به جایش
گفتم : بگو ، ز ساقی حالا شده چه کاره ؟
گفتا : شدست منشی در دفتر اداره
گفتم : بگو ، ز زاهد آن رهنمای منزل
گفتا : که دست خود را بردار از سر دل
گفتم : ز ساربان گو با کاروان غم ها
گفتا : آژانس دارد با تور دور دنیا
گفتم : بگو ، ز محمل یا از کجاوه یادی
گفتا : پژو ، دوو ، بنز یا گلف نوک مدادی
گفتم : که قاصدک کو آن باد صبح شرقی
گفتا : که جای خود را داده به فاکس برقی
گفتم : سلام ما را باد صبا کجا برد ؟
گفتا : به پست داده ، آورد یا نیاورد ؟
گفتم : بگو ، ز مشک آهوی دشت زنگی
گفتا : که ادکلن شد در شیشه های رنگی
گفتم : سراغ داری میخانه ای حسابی ؟
گفتا : آنچه بود ار دم گشته چلوکبابی
گفتم : بلند بوده موی تو آن زمان ها
گفتا : به حبس بودم از ته زدند آن ها
گفتم : شما و زندان ؟ حافظ ما رو گرفتی ؟
! گفتا : ندیده بودم هالو به این خرفتی

@deltangi_fsm

+ کسی که بخواد بره نه چمدون میبنده، نه گوشیش خاموش میشه، نه چیز دیگه!
فقط سرد میشه ولی مهربون! همین...


- مگه تا حالا کسی رو دوست داشتی؟


اتوبوس رسیده بود ترمینال، میدونستم اگر بگم رسیدم اونم پا میشه میاد دنبالم،اونم پنج صبح!
به خودم گفتم میرم تو نمازخونه ی ترمینال یا یه قدمی میزنم تا بیدار شه...
هنوز فکرم تموم نشده بود پیام اومد رو گوشیم که "بیا سمت در پشتی ترمینال!" دختره ی احمق انگار جی پی اس اتوبوس بهش وصل بود!
از دور دیدمش از سنگینی کوله پشتی قهوه ای همیشگیش، میشد فهمید که بازم دیشب نخوابیده و نهار ظهر رو آماده می کرده و فقط با یه کرم ضد آفتاب آرایشش رو ماست مالی کرده!

خندم گرفت گفتم: حداقل چراغ رو روشن میکردی که تو ابروهات ضد آفتاب نزنی! گفت:
"علیک سلام" و بغلم کرد
و آروم دم گوشم گفت:
"اگر بدونی قیافت توی این سرما چقد دوست داشتنی و مسخره میشه مخصوصا اون دماغت که عین مخزن گردالی ته دماسنج جیوه ای سرخ میشه دلقک خان!" نفهمیدم چی گفت حواسم پرت بوی موهاش بود و خط اتوی مقنعه ی سورمه ایش که معلوم بود بازم عجله ای اتو زده که دو خطه شده!
گفتم: یه روزی میفهمم چطوری این همه فرزی که به همه ی کارات میرسی!
من که فقط بخوام یه چمدون ببندم باید نصف روز فکر کنم چی چی بردارم!
صدای بوق ممتد آژانسیه تو خیابون بلند شد که یعنی بدو بدو سمت خیابون!

تو ماشین؛ یقه خزدار پالتوی قهوه ای که میشد یه شالگردنم باشه، درآورد پیچید دور صورتم و با لحن حرص خوردن مخصوصِ خودش بدون اینکه دندوناش از هم باز شه گفت: سرما نخوری حالا همین امروز! بعد چسبید بهم... آژانسی آینشو تنظیم کرد و یه نگاه از آینه به ما دوتا، بعد پرسید کجا برم؟
اخم ‌کردم که یعنی سرت بکار خودت باشه و فقط راه بیوفت!
بنده خدا ترسید گفت: آبان هوای اینجا خیلی سرده!
.
.
- خنگ خدا کجایی تو؟ حواست با منه؟
میگم کسیو دوست داشتی؟

+نه...

این روزا غصه ها یکی یکی به سراغم نمیان!

لامصبا آژانس می گیرن همگی با هم میان!

یـہ عدہ هستن ڪـہ
اگـہ شدہ باید براشون آژانس هم بگیرے

ڪـہ سریعتر از زندگیت
× گم شن بیرون… ×


ﻟﺤﻈﻪ‌ﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯿﻢ
ﭼﻪ ﺗﻨﻬﺎ، ﭼﻪ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ
ﺍﻣﺎ با ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺭﻭح‌ماﻥ ﻣﯽ‌ﺭﻭﺩ ﻫﻤﺎﻥ‌ﺟﺎ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﺑﯽ‌ﺻﺪﺍ، ﺑﯽ‌ﻫﯿﺎهو
ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ‌ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﺭﺍﻧﻨﺪۀ ﺁﮊﺍﻧﺲ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ: ﺭﺳﯿﺪﯾﻦ!
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ: بقیۀ ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﯽ؟
ﺭﺍﻧﻨﺪۀ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ: ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻮﻕ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻨﻮﯼ؟!
ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ: ﺣﻮﺍﺳﺖ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟!
ﺳﺎﻋﺖ‌ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﺷﻨﯿﺪﯾﻢ ﻭ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯾﻢ
ﺧﻮﺍﻧﺪﯾﻢ ﻭ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯾﻢ
ﺩﯾﺪﯾﻢ ﻭ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯾﻢ
ﻭ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺷﺪ
ﺁﻫﻨﮓ ﺑﺎﺭ ﺩﻫﻢ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪ
ﻫﻮﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪ
ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺷﺪ
ﭼﺎﯼ ﺳﺮﺩ ﺷﺪ
ﻏﺬﺍ ﯾﺦ ﮐﺮﺩ
ﺩﺭ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﺑﺎﺯ ﻣﺎﻧﺪ
ﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻗﻔﻞ ﻧﮑﺮﺩيم
ﻭ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯾﻢ ﮐﯽ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ
ﻭ ﮐﯽ ﮔﺮﯾﻪ‌ﻫﺎی‌ماﻥ ﺑﻨﺪ ﺁﻣﺪ
ﻭ ﮐﯽ ﻋﻮﺽ ﺷﺪيم
ﮐﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺘﺮﺳﯿﺪﯾﻢ
ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﻧﺨﻨﺪﯾﺪﯾﻢ
ﻭ ﺩﻝ ﻧﺒﺴﺘﯿﻢ
ﻭ ﭼﻄﻮﺭ ﯾﮑﺒﺎﺭﻩ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﯾﻢ

ﻭ ﺍﺯ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎی‌ماﻥ ﮐﯽ ﮔﺬﺷﺘﯿﻢ?
ﻭ ﮐﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ؟
ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺤﻈﻪ‌ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ با ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ
+دوس دارم همش پست بزارم..
+نوشته قشنگی بود،شرح حال خودم
+ای خداکی این روزاتموم میشه

یک لحظه ســـــــکوت ... برای لحظه هایی که خودمان نیستیم
لحظه هایی هستند که هستیم
اما خودمان نیستیم

انگار روحمان می رود
همان جا که می خواهد
بی صدا ... بی هیاهو ...

همان لحظه هایی که راننده آژانس می گوید : " رسیدین خانم "
فروشنده می گوید : " باقی پول را نمی خواهی ؟ "
راننده تاکسی می گوید : " صدای بوق را نمی شنوی ؟ "
و مادر صدا می کند : " حواست کجاست ؟ "

ساعت هایی که شنیدیم و نفهمیدیم
خواندیم و نفهمیدیم
دیدیم و نفهمیدیم

و تلویزیون خودش خاموش شد
آهنگ بار دهم تکرار شد
هوا روشن شد ... تاریک شد ...
چایی سرد شد ... غذا یخ کرد ...

در یخچال باز ماند و در خانه را قفل نکردیم
و نفهمیدیم کی رسیدیم خانه
و کی گریه هامان بند آمد
و کی عوض شدیم
کی دیگر نترسیدیم
از ته دل نخندیدیم
و دل نبستیم ...

...و چطور یکباره آنقدر بزرگ شدیم
و موهای سرمان سفید
و از آرزوهایمان کی گذشتیم ؟ !
" یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان نیستیم "
" ؟ "

دو گروه دختر هستن که کشتن اینا، نه تنها مستحبه
بلکه واجبه شرعیه
۱٫ دارو فروشای تو داروخونه که حس میکنن دکترن
۲٫ بلیط فروشای آژانسای هواپیمایی که حس میکنن خلبانن!والاااا


چرا باید چادر سر کنم .دست و پام و تنگ میکنه.خستم می کنه.وقتی چادر سر می کنم نگرانم که از سرم بیفته,گرمم می شه,آخه چرا باید چادر سر کنم.اصلا مگه نمی گن رنگ مشکی مکروهه؟ مگه فقط حجاب چادره و...
این ها گفته های دوستم هلیا بود که همش توی گوشم زمزمه می کرد.من به چادر علاقه داشتم ولیکن با این حرف ها کم کم داشت مهر حجاب از دلم میرفت.اصلا داشتم به این فکر می افتادم که کی راست میگه و کی دروغ !
هلیا میگفت چادری ها منزوی هستند .گوشه گیرن و در هیچ کاری موفق نیستن.چون حجاب جلوی پیشرفتشون رو می گیره. در یک کلام حجاب محدودیته.
اون شب تو یکی از شبکه های اجتماعی مشغول گردش بودم که به صورت کاملا تصادفی متوجه شدم که چند نفر در مورد دغدغه ی من مشغول بحث و مجادله هستند.ازعکس و اسماشون کاملا مشخص بود که کدومشون موافق حجابه و کدومشون مخالف!
انقدر بحث داغ شده بود که هر چی مامانم داد میزد نازنین بگیر بخواب گوش نمیدادم و به کارم ادامه میدادم.
همه دعواها سر یه عکس بود.عکسی که توش یه دختر خانومی تابلو یی دستش گرفته بود که روش نوشته شده بود:من چادرم را دوست دارم.

خیلی برام جالب شد.تصمیم گرفتم این بحث رو دنبال کنم.بحث خیلی داغ بود و من ترجیح دادم تا متوجه مباحثشون نشدم چیزی ننویسم.
ملوس خانومی که کامنتش نه به اسمش می اومد و نه به عکسش! نوشت : ما که چادری نیستیم ولی لایک.
دختری با آیدی نجوای عشق نوشت:
آهای اونایی که می گین چادر ضد استعماره. خاک برسر ملتی که با پارچه سیاه و زن ستیزی و محدود کردن زن جلو استعمارو بگیره.استعمارچکاربه زن ها داره؟اون دنبال ثروت هاست. اتفاقا هرچادری که دورانداخته بشه گامی درجهت نواندیشی و مبارزه بااستعماره. چادرخودش استعمارجنس زن هست..
به جای پوشاندن و دور کردن زن از جامعه بیایید در راه اصلاح افکار و ترویج اخلاق صحیح کوشا باشیم.
نگار گفت:
استعمار دنبال چپاول ثروت هاست اما ثروتها رو جز با تسخیر افکار و تعویض عقاید به نفع خودش نمیتونه به دست بیاره!
وقتی با دور انداختن چادر و حجاب یک جامعه به فحشا کشیده شد دیگه حال و حوصله مبارزه با استعمار رو نداره.یه جوون تو چنین جامعه ای با یک کازینو سرگرم میشه.دیگه کاری نداره که نفتش، طلاش، آهن و مسش رو کی می بره و چی به سرشون میاد. شمایی که ادعای روشنفکریتون میشه تا به حال در مورد آندلوس چیزی نشنیدین؟!
فاطمه محب امام هادی گفت:
خانم نجوای عشق کی گفته پوشوندن زن یعنی دور کردن اون از جامعه؟ اتفاقا اینی که در اسلام حجاب اومده یعنی جواز حضور زن در جامعه .وگرنه برای موندن توی خونه و در جمع محارم که حجاب لازم نبود.این پارچه سیاه که میگی اسمشم چاااااااااااااااااااادره. اگه اینکه زن برهنه بیاد از خونه بیرون یعنی اصلاح افکار و روشنفکری رخ داده؟! اگه لخت بودن آزادی اندیشه و تعالی فکره پس حیوونا از همه متعالی ترن.متمدن ترن. و در بین همه حیوونا خوک از همه مدرن تر و متمدن تر.چون تنش نه کرک داره و نه مو و نه پولک.لخته لخته!متمدنه متمدن!
نجوای عشق دوباره ادامه داد:همیشه یک دشمن فرضی درست کردید که همه تقصیرها روگردن اون بندازید.
هیچوقت حاضرنیستید درست فکرکنید وریشه یابی ودرمان کنید. درهمین جامعه اسلامی نگاهی به اطراف بندازید از زن چه درست کردید؟
دختران قبل از انقلاب رو با الان مقایسه کنید؟ به نظرتون چرا دختران الان بالندگی دختران قبل از انقلاب رو ندارن؟
علتش چیه؟ چون چادرنمی پوشیدند.چون محدود نبودند.چون آزاد بودن.

نگار: یعنی فکر می کنی الان دخترای ایرانی کمتر از زمان قبل از انقلاب توی جامعه و اجتماع و دانشگاه ها حضور دارن؟!
نجوای عشق: نه حضورشون شاید بیشتر شده باشه.ولی تاثیر حضورشون کمتر شده. قبل از انقلاب و همین الان توی کشورهای اروپایی به زن بها می دن.زن اونجا استاد دانشگاه میشه.وزیره میشه. نماینده مجلس میشه.

آرش یکی یدونه : نجوای عشق اگه چند ماه قبل بود می گفتیم داری از پادگان اشرف کامنت میذاری! ولی الان نمی دونم کجایی که خبر نداری توی ایران استاد و وکیل و وزیر زن داریم این هوا! خیلی هاشون هم چادری هستند. اگه منظورتون از حضور زن بدن نمایی توی خیابون باشه بله زن های ما تو جامعه حضور ندارن.ولی اگه منظورت از حضور، فعالیت های فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و علمی و اقتصادیه خیلی هم حضور دارن.



ارنیکا خانوم که بعدا فهمیدیم پسره! : یک دفعه وارد بحث شد و با عصبانیت گفت: شما رو شستو شوی مغزی دادن .اینها همش کاره این حکومته .من چادری نیستم و از همشون بدم میاد.همشون مزدورای این حکومتن.ساندیس خورای عقب مونده! واقعا اگر زن ها روبند بندازند همه مشکلات شما حل میشه من قسم میخورم از طریق رسانه ها این طرح رو به انجام برسانم که در عرض شش ماه همه زن های ایران در کل نقاط روبنده و چادر بپوشند ولی اگر مشکلات حل نشد شما باید کنار بکشید و آزادی ما جوونا رو پس بدید!
احسان خوشگله : شما باید ذهنت سالم باشه عین حضرت یوسف هزار زلیخای عریان و زیبا در مقابلت بایسته نمیتونه از راه تورو منحرف کنه چون ایمان داری باچشم دل میبینی نه باچشم سر.
ولی درجامعه کنونی ما دین و ایمانی نمونده. صدتا چادرهم بپوشی از شر درامان نیستی.علت چادرنیست اندیشه غلطه.
حسین فدایی پیامبر اکرم : الان که ذهن همه مرد ها به قول شما درست نیست و همه ایمان حضرت یوسف رو ندارن .که باید بیشتر حجاب حفظ بشه. برای اینکه زن سالم بمونه.خانواده سالم بمونه و در نهایت جامعه سالم بمونه. اگه مثل کشورهای اروپایی باشه که رابطه زن ها و مرد ها با سگ و گربه هاشون گرم تر از همسراشون باشه خوبه؟ شما دنبال این هستید؟!
ملیسا : چادر پوشیدن خیلی سخته.کی گفته حجاب اصلا به چادره.مثلا اگه خودمون رو زیر این پارچه سیاه قایم کنیم خیلی با حجاب شدیم؟ تازه با این زحمتی که این چادر سر کردن داره.
نگار : این همه وزن آرایشی که باید با کارتک! از رو صورت بعضی دخترا پاک کرد و بوی تند ادکلن و ده کیلو بدلیجات و سختی حرکت با کفش هایی که صرفا برای زیبایی ظاهر است رو تحمل می کنید. در مقابل اینا یه چادر مگه چی داره که انقدر سرش چونه می زنید. مشکل شما سختی سر کردنش نیست. سختیش اینه که نمی تونید از نگاه های هوس آلودی که همه جا دنبالتون میاد دل بکنید.عادت کردین .اصلا اعتیاد پیدا کردین به این نگاه ها.اگه یه روز بیاد و خودنمایی نکنید و نگاه های هرزه از تن و بدنتون بالا و پایین نره استخون درد می گیرید!
فرهاد روشن : ساندیس خورا بزنن به چاک جاده! برای دفاع از این چادر از ...... ساعتی ساندیس می گیرید یا اینکه قرار داد ماهیانه دارید؟! مثلا تو همین نیم ساعت چند تا ساندیس کار کردین؟ شما فقط عادت دارید زن رو محدود کنید آزادی های زن رو بگیرید.حبسش کنید.شما استعمار گرید.
مصطفی ق : فرهاد جون اینا یه مشت عقب مونده و دگمن! اینا از آزادی زن چه می فهمند؟ اینا فقط منتظرن اسرائیل جنگ رو شروع کنه برن شهید بشن! آزادی زن به اینا نیومده!
کامیار جون : به جای گیر دادن به زن ها که حجابت رو درست کن برو خودت آدم شو. تو نگاهتو بنداز پایین.چیکار داری به دختر مردم؟ شاید اون دلش نخواد حجاب داشته باشه اصلا.به توچه؟!
آرش آسمان :خیلی جالبه.به فرض بی حجابی نشانه ی آزادی زن ها باشه چرا مردا دارن خودشونو برای تحقق این حق ضایع شده می کشن؟! الان همینجا ببین چند تا خانوم از حجاب بد گفتن و چند تا آقا! دیشب هم شبکه ... تو ماهواره برنامه ای گذاشته بود با موضوع حجاب. هر یه دونه خانومی که زنگ می زد و در مورد آزادی زن ها که منظورشون بی حجابی بود حرف می زد ده تا مرد تماس می گرفت! مردا جوری از بی حجابی دفاع می کردن که انگار دارن از حقوق هسته ای ایران توی آژانس بین المللی هسته ای دفاع می کنن!! ولی همین مردا توی زندگی خصوصیشون در مقابل زن خودشون نه حقوق زن می فهمن و نه اینقده بالا پایین می پرن!
ندا 99 : آقای مرادی باهاتون موافقم ولی دلیل اینی که این مردها توی خونه خودشون همه جور زن آزاری دارن و برای احقاق حقوق زن های مردم خودکشی می کنن نشونه از خود گذشتگی شونه!
تو این هیاهو بود که یک دفعه پسری به اسم شهاب گفت : یکی از خانومای چادری جواب منو بده
چی شد که چادری شدین؟
زهرا بی مکث جواب داد:
دیدیم شیطان صفتان، برای تباهی قلبمان نقشه ها کشیده اند
دیدیم قبح گناه می ریزه و هر لحظه بی حیایی را ترویج میکنند.
دیدیم به اسم آزادی جسم، انسانیت را به اسارت می کشند تا اونو به مسلخ حیوانیت ببرن
دیدیم عمق نگاه همان را کوتاه می کنند تا خدا را در عمق قلبمان نبینیم.
دین بدون تکلیف را تبلیغ میکنن ، تا به دیدن عکس لرزان ماه در آب اکتفا کنیم
دیدیم چادر را نشانه گرفته اند پس چادری شدم.
من با این جملات سخت تحت تاثیر قرار گرفته بودم که دیدم با آیکن لبخند و دست زدن از هر طرف زهرا را به سخره گرفتند و میگن زهرا خانم ساعت ادبیات نیستا!
نادیا گفت: برید بابا.یه مشت عقب مونده متحجر!
من که واقعا از بی منطقی نادیا و این پسرهای حال به هم زن، حالم بد شده بود.نوشتم: پس اگه این همه چشم ناپاک، مخالف و دشمن چادر هستند من یک چادری هستم.اگر این طوریه پس من چادرم را دوست دارم...
ساحل گفت با تو موافقم. حجاب یعنی این که حیای یک زن مانع خودنماییش در برابر چشم های ناپاک بشه .اینکه یه زن با حیا خودشو در معرض دید چشمای هرضه نزاره.ای دخترایی که مخالف حجاب و چادر هستید. خوشتون میاد یه مرد با چشم و دل هوس بازش از دیدن تن و بدنتون لذت ببره و بگه ...
من با اصرار مامانم برای خوابیدن از سایت خارج شدم و نفهمیدم آخر بحث چی شد.
ولی آخرین کامنتی که از یک نفر به نام میرزا حسین خان طناز الرعایا! دیدم این شعر بود که حسابی دلمو لرزوند:
این همه باده مگر از سر راه آوردی
که هر آنکس که رسد باده کنی جامش را
ماه از اول خلقت به سرش چادر داشت
کس ندیدست به غیر رخش اندامش را
موقع شام. قبل و حتی حین خواب ! داشتم به این مناظره اینترنتی فکر می کردم. صبح که از خواب بیدار شدم. یه احساسی داشتم.احساس می کردم منم چادرمو دوست دارم و حاضر نیستم به حرف های هلیا گوش بدم. باز یاد تبلیغات تلویزیون درباره اینترنت افتادم! با خودم گفتم آخه کی میگه اینترنت چیز بدیه؟! . . .


به سر آستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب نخند



به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری نخند



به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند. نخند



به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش
جمع شده نخند

به دستان پدرت،

به جارو کردن مادرت،

به همسایه ای که هر صبح نان
سنگک می گیرد،

به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد،

به راننده ی آژانسی که چُرت می زند،

به پلیسی که سر چهار راه با کلاه صورتش را باد می زند،


به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد،

به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار می زند،

به پارِگی ریز جوراب کسی در مجلسی،

به پشت و رو بودن چادر پیرزنی درخیابان،

به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،

به مردی که در خیابانی شلوغ ماشینش پنچر شده،

به مسافری که سوار تاکسی می شود و بلند سلام می گوید،

به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس می دهد،

به زنی که با کیفی بر دوش به دستی نان دارد و به دستی چند
کیسه میوه و سبزی،

به هول شدن همکلاسی ات پای تخته،

به مردی که دربانک از تو می خواهد برایش برگه ای پرکنی،

به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی، نخند


نخند ، دنیا ارزشش را ندارد که تو به خردترین رفتارهای نابجای
آدمها بخندی

که هرگز نمیدانی چه دنیای بزرگ و پردردسری دارند

آدمهایی که هر کدام برای خود و خانواده ای همه چیز و همه کسند!

آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا می کنند،

بار می برند،

بی خوابی می کشند،

کهنه می پوشند،

جارمی زنند

سرما و گرما می کشند،

وگاهی خجالت هم می کشند،…….خیلی ساده

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

دیشب, آژانس, میگه, ماشین, میخای, گفتم, امشب, مهتابه, حبیبم, میخوام, نیمه, پریشب, گشتم, دچار, کابوس, دیدم, خواب, حافط, اتوبوس, سلام, حافظ, گفتا, علیک, جانم, والله, ندانم, بگیر, فالی, نمانده, حالی, چگونه, خیالی, تازه, داری, سرایم, سپید, باری, رقیب, کجاست, لیلی, مشغول, دلربایی, ستاره, فیلم, سینمایی, زخالش, افروز, نموده, دیروز, پریروز, مویش, یارش, عاقل, مجنون, شدید, گشته, معتاد, افیون, جمشید, جهان, نمایش, خریده, قسطی, تلویزیون, جایش, ساقی, حالا, کاره, شدست, منشی, دفتر, اداره, زاهد, رهنمای, منزل, بردار, ساربان, کاروان, دارد, دنیا, محمل, کجاوه, یادی, مدادی, قاصدک, شرقی, داده, فاکس, برقی, آورد, نیاورد, آهوی, زنگی, ادکلن, شیشه, رنگی, سراغ, میخانه, حسابی, آنچه, چلوکبابی, بلند, بوده, زمان, بودم, زدند, زندان, گرفتی, ندیده, هالو, خرفتی, بخواد, چمدون, میبنده, گوشیش, خاموش, میشه, دیگه, مهربون, همین, دوست, داشتی, رسیده, ترمینال, میدونستم, رسیدم, اونم, میاد, دنبالم, خودم, میرم, نمازخونه, قدمی, میزنم, بیدار, هنوز, فکرم, تموم, نشده, پیام, اومد, گوشیم, پشتی, دختره, احمق, انگار, دیدمش, سنگینی, کوله, قهوه, همیشگیش, میشد, فهمید, بازم, نخوابیده, نهار, آماده, کرده, آفتاب, آرایشش, ماست, مالی, خندم, حداقل, چراغ, روشن, میکردی, ابروهات, نزنی, بغلم, آروم, گوشم, بدونی, قیافت, سرما, داشتنی, مسخره, مخصوصا, دماغت, مخزن, گردالی, دماسنج, جیوه, دلقک, نفهمیدم, حواسم, موهاش, اتوی, مقنعه, سورمه, معلوم, عجله, روزی, میفهمم, چطوری, فرزی, کارات, میرسی, بخوام, ببندم, باید, بردارم, صدای, ممتد, آژانسیه, خیابون, یعنی, ماشین؛, خزدار, پالتوی, شالگردنم, باشه, درآورد, پیچید, صورتم, خوردن, مخصوصِ, خودش, اینکه, دندوناش, نخوری, امروز, چسبید, آینشو, تنظیم, نگاه, آینه, دوتا, پرسید, کردم, بکار, خودت, بیوفت, ترسید, آبان, هوای, اینجا, خیلی, سرده, کجایی, حواست, میگم, کسیو, روزا, سراغم, نمیان, لامصبا, گیرن, همگی, هستن, براشون, بگیرے, سریعتر, زندگیت, بیرون, بقیۀ, بزارم, نوشته, قشنگی, خداکی, روزاتموم, لحظه, سکوت, برای, هایی, خودمان, نیستیم, هستند, هستیم, روحمان, همان, خواهد, هیاهو, راننده, گوید, رسیدین, خانم, فروشنده, باقی, خواهی, تاکسی, شنوی, مادر, ساعت, شنیدیم, نفهمیدیم, خواندیم, دیدیم, آهنگ, تکرار, تاریک, چایی, یخچال, نکردیم, رسیدیم, گریه, هامان, شدیم, دیگر, نترسیدیم, نخندیدیم, نبستیم, یکباره, آنقدر, بزرگ, موهای, سرمان, سفید, گذشتیم, گروه, کشتن, اینا, تنها, مستحبه, بلکه, واجبه, شرعیه, دارو, فروشای, داروخونه, میکنن, دکترن, بلیط, آژانسای, هواپیمایی, خلبانن, والاااا, چادر, میکنه, خستم, وقتی, نگرانم, بیفته, گرمم, اصلا, مشکی, مکروهه, حجاب, چادره, گفته, دوستم, هلیا, زمزمه, علاقه, داشتم, ولیکن, میرفت, افتادم, راست, دروغ, میگفت, چادری, منزوی, گوشه, کاری, موفق, نیستن, جلوی, پیشرفتشون, گیره, کلام, محدودیته, شبکه, اجتماعی, گردش, کاملا, تصادفی, متوجه, مورد, دغدغه, مجادله, ازعکس, اسماشون, مشخص, کدومشون, موافق, حجابه, مخالف, انقدر, مامانم, میزد, نازنین, بخواب, نمیدادم, کارم, ادامه, دعواها, عکسی, خانومی, تابلو, دستش, گرفته, چادرم, برام, جالب, تصمیم, گرفتم, ترجیح, مباحثشون, نشدم, چیزی, ننویسم, ملوس, کامنتش, اسمش, عکسش, لایک, دختری, آیدی, نجوای, آهای, اونایی, استعماره, برسر, ملتی, پارچه, سیاه, ستیزی, کردن, استعمارو, بگیره, ثروت, هاست, اتفاقا, هرچادری, گامی, درجهت, نواندیشی, مبارزه, چادرخودش, پوشاندن, جامعه, بیایید, اصلاح, افکار, ترویج, اخلاق, صحیح, کوشا, باشیم, چپاول, ثروتها, تسخیر, تعویض, عقاید, نمیتونه, بیاره, انداختن, فحشا, کشیده, حوصله, نداره, جوون, چنین, کازینو, سرگرم, نفتش, طلاش, سرشون, شمایی, ادعای, آندلوس, نشنیدین, فاطمه, امام, هادی, پوشوندن, اینی, اسلام, اومده, جواز, حضور, وگرنه, موندن, محارم, لازم, نبود, میگی, اسمشم, برهنه, بیاد, روشنفکری, بودن, آزادی, اندیشه, تعالی, فکره, حیوونا, متعالی, متمدن, مدرن, پولک, لخته, متمدنه, دوباره, همیشه, دشمن, فرضی, درست, کردید, تقصیرها, روگردن, بندازید, هیچوقت, فکرکنید, وریشه, یابی, ودرمان, درهمین, اسلامی, نگاهی, اطراف, دختران, انقلاب, الان, مقایسه, نظرتون, بالندگی, ندارن, علتش, چادرنمی, پوشیدند, نبودند, دخترای, ایرانی, کمتر, دانشگاه, حضورشون, شاید, بیشتر, تاثیر, کشورهای, اروپایی, اونجا, استاد, وزیره, نماینده, مجلس, یدونه, گفتیم, پادگان, اشرف, میذاری, دونم, نداری, وکیل, داریم, هاشون, منظورتون, فعالیت, فرهنگی, سیاسی, علمی, اقتصادیه, ارنیکا, بعدا, پسره, دفعه, وارد, عصبانیت, شستو, مغزی, دادن, اینها, حکومته, نیستم, همشون, مزدورای, حکومتن, ساندیس, خورای, مونده, واقعا, روبند, بندازند, مشکلات, میخورم, طریق, رسانه, انجام, برسانم, نقاط, روبنده, بپوشند, کنار, بکشید, جوونا, بدید, احسان, خوشگله, ذهنت, سالم, حضرت, یوسف, هزار, زلیخای, عریان, زیبا, مقابلت, بایسته, تورو, منحرف, ایمان, باچشم, میبینی, درجامعه, کنونی, ایمانی, نمونده, صدتا, چادرهم, بپوشی, درامان, چادرنیست, غلطه, حسین, فدایی, پیامبر, اکرم, بمونه, خانواده, نهایت, رابطه, گربه, همسراشون, خوبه, هستید, ملیسا, سخته, مثلا, خودمون, قایم, کنیم, زحمتی, آرایشی, کارتک, بعضی, کیلو, بدلیجات, سختی, حرکت, صرفا, زیبایی, ظاهر, تحمل, چونه, زنید, کردنش, سختیش, تونید, آلودی, دنبالتون, بکنید, عادت, کردین, اعتیاد, پیدا, خودنمایی, نکنید, هرزه, بدنتون, بالا, پایین, استخون, گیرید, فرهاد, بزنن, جاده, دفاع, ساعتی, قرار, ماهیانه, دارید, بگیرید, حبسش, گرید, مصطفی, دگمن, فهمند, منتظرن, اسرائیل, شروع, شهید, نیومده, کامیار, حجابت, نگاهتو, چیکار, مردم, نخواد, داشته, توچه, آسمان, جالبه, حجابی, نشانه, مردا, خودشونو, تحقق, ضایع, همینجا, ببین, گفتن, ماهواره, برنامه, گذاشته, موضوع, منظورشون, تماس, جوری, حقوق, هسته, المللی, خصوصیشون, اینقده, آقای, مرادی, باهاتون, موافقم, دلیل, مردها, آزاری, احقاق, خودکشی, نشونه, گذشتگی, پسری, شهاب, خانومای, جواب, شدین, زهرا, شیطان, صفتان, تباهی, قلبمان, نقشه, گناه, ریزه, حیایی, میکنند, انسانیت, اسارت, کشند, اونو, مسلخ, حیوانیت, ببرن, کوتاه, نبینیم, تکلیف, تبلیغ, دیدن, لرزان, اکتفا, جملات, آیکن, لبخند, گرفتند, میگن, ادبیات, نیستا, نادیا, برید, بابا, متحجر, منطقی, پسرهای, حالم, نوشتم, ناپاک, هستم, طوریه, ساحل, مانع, خودنماییش, برابر, معرض, چشمای, هرضه, نزاره, دخترایی, خوشتون, بازش, ببره, اصرار, خوابیدن, سایت, خارج, آخرین, کامنتی, میرزا, طناز, الرعایا, دلمو, لرزوند, باده, آوردی, آنکس, جامش, خلقت, ندیدست, اندامش, موقع, مناظره, اینترنتی, احساسی, چادرمو, حاضر, تبلیغات, درباره, بدیه, آستین, پاره, کارگری, دیوارت, چیند, ارباب, پسرکی, آدامس, فروشد, هرگز, پیرمردی, پیاده, ثانیه, معطلت, دبیری, عینکش, پیراهنش, دستان, پدرت, جارو, مادرت, همسایه, سنگک, گیرد, رفتگری, گرمای, کلاه, پشمی, سردارد, چُرت, پلیسی, چهار, صورتش, چهارپایه, شماره, کنتور, برقتان, بنویسد, جوانی, قالی, متری, کولش, انداخته, کوچه, پارِگی, جوراب, مجلسی, پیرزنی, درخیابان, نانوایی, ایستاده, خیابانی, شلوغ, ماشینش, پنچر, مسافری, سوار, کیفی, دستی, کیسه, میوه, سبزی, همکلاسی, تخته, دربانک, برایش, برگه, پرکنی, اشتباه, لفظی, بازیگر, نمایشی, ارزشش, ندارد, خردترین, رفتارهای, نابجای, آدمها, بخندی, نمیدانی, دنیای, پردردسری, دارند, آدمهایی, کدام, کسند, خاطر, روزیشان, تقلا, برند, کهنه, جارمی, زنند, وگاهی, خجالت, ساده,