کپشن های مربوط به ستیز

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ستیز

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

آدم سالم کیست؟

روان شناسی در جواب این سوال می‌گوید:
آدم سالم، آدمیه که با خودش و با آدم‌های اطرافش در حال جنگ و ستیز نیست، نتیجتاً حضورش به آدم انرژی میده!
بیشتر از اینکه انتقادگر باشه، مشوقه!
بیشتر از اینکه منفی باشه، مثبته!
بیشتر از اینکه متکبر باشه، متواضعه!
بیشتر از اینکه بخواد خودنمایی کنه، دوست داره در یک فضای اشتراکی، دیگرانو ببینه و همینطور خودش دیده بشه!
با آدم سالم، شما بهترین بخش وجودتون دیده میشه
آدم سالم زیبایی‌ها‌رو میبینه و به زبون میاره!
آدم سالم خوش خلق هست، مزاح و طنز خوبی داره!
آدم سالم همونی هست که میبینی، فی البداهه است!
خلاقیت داره، برخوردش محترمانه است، میتونید به او اعتماد کنید، احساس امنیت کنید‌‌!
آدم سالم کنترل نیاز نداره، تحسین نیاز نداره، هر روز به یک رنگ در نمیاد.

آدم سالم با مجموعه رفتارهاش به شما احساسی رو میده که در حقیقت شما خودت رو مثبت‌تر و بهتر از آنچه که هستی ببینی و وقتی که این آدم سالم کنارت نباشه دیگران حقیقت واقعی شما رو درک می‌کنند که پشت توانایی‌های آدم سالم شما هم بزرگ دیده شده بودی!
این آدم‌ها را در گوشه‌ای از زندگی حفظ کنید.

آدم سالم کیست؟

روان شناسی در جواب این سوال می‌گوید:
آدم سالم، آدمیه که با خودش و با آدم‌های اطرافش در حال جنگ و ستیز نیست، نتیجتاً حضورش به آدم انرژی میده!
بیشتر از اینکه انتقادگر باشه، مشوقه!
بیشتر از اینکه منفی باشه، مثبته!
بیشتر از اینکه متکبر باشه، متواضعه!
بیشتر از اینکه بخواد خودنمایی کنه، دوست داره در یک فضای اشتراکی، دیگرانو ببینه و همینطور خودش دیده بشه!
با آدم سالم، شما بهترین بخش وجودتون دیده میشه
آدم سالم زیبایی‌ها‌رو میبینه و به زبون میاره!
آدم سالم خوش خلق هست، مزاح و طنز خوبی داره!
آدم سالم همونی هست که میبینی، فی البداهه است!
خلاقیت داره، برخوردش محترمانه است، میتونید به او اعتماد کنید، احساس امنیت کنید‌‌!
آدم سالم کنترل نیاز نداره، تحسین نیاز نداره، هر روز به یک رنگ در نمیاد.

آدم سالم با مجموعه رفتارهاش به شما احساسی رو میده که در حقیقت شما خودت رو مثبت‌تر و بهتر از آنچه که هستی ببینی و وقتی که این آدم سالم کنارت نباشه دیگران حقیقت واقعی شما رو درک می‌کنند که پشت توانایی‌های آدم سالم شما هم بزرگ دیده شده بودی!
این آدم‌ها را در گوشه‌ای از زندگی حفظ کنید.

بر آستانه ی تسلیم
سر بنِه حافظ

که گر ستیزه کنی
روزگار
بسْتیزد ...

"حافظ"

مهم ترین قدم
برای آرامش و صلح با جهان هستی
بخشیدن خودمان است

وقتی با خود در ستیز هستیم
زندگی برایمان صحنه جنگ است
و
وقتی با خود در صلح هستیم
زندگی جایی ست برای
عشق و شور و جانانه زیستن

ما واسه صداهای کاملا مشابه، حروف مختلف داریم
واسه این صدا ۲ تا حرف داریم: ت، ط
واسه این ۲ تا: هـ، ح
واسه این ۲ تا: ق، غ
واسه این ۲ تا: ء، ع
واسه این ۳ تا: ث، س، ص
واسه این ۴ تا: ز، ذ، ض، ظ
این یعنی:
«شیشه» رو نمی‌شه غلط نوشت
«دوغ» رو می‌شه ۱ جور غلط نوشت
«غلط» رو می‌شه ۳ جور غلط نوشت
«دست» رو می‌شه ۵ جور غلط نوشت
«اینترنت» رو می‌شه ۷ جور غلط نوشت
«سزاوار» رو می‌شه ۱۱ جور غلط نوشت
«زلزله» رو می‌شه ۱۵ جور غلط نوشت
«ستیز» رو می‌شه ۲۳ جور غلط نوشت
«احتذار» رو می‌شه ۳۱ جور غلط نوشت
«استحقاق» رو می‌شه ۹۵ جور غلط نوشت
و «اهتزاز» رو می‌شه ۱۲۷ جور غلط نوشت!
واغئن چتوری شد که ماحا طونصطیم دیکطه یاد بگیریم!

این ماجرا واقعی است ؛ گوش کنید! شاه بیت این غزل اینجاست!
سال 1381، شامگاه یک پنجشنبه تابستانی
تهران، خیابان افریقا، یک پاساژ باحال سانتی مانتال
«لطفا حجاب اسلامی را رعایت فرمایید» .
دخترکان جوان، لاک زده و مانیکور کرده، با هفت قلم آرایش و موهای افشان به دهها مغازه برمی خورند که این تابلو بر روی در ورودی آنها - جایی که همه آن را ببینند - نصب شده است .

توجهی به این نوشته کنند؟ اصلا!



اندکی از این زلف پریشان در پس روسری حریرآسای خویش پنهان کنند؟ ابدا!
اگر اینان چنین کنند، تکلیف آنان چه می شود؟ آنان که آمده اند برای گره گشایی از زلف یار!
معاشران گره از زلف یار بازکنید
شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید
بگذریم . . . برای غربت حافظ همین بس . همین که شب خوش قصه او شامگاه یک پنجشنبه تابستانی باشد در یک پاساژبا حال سانتی مانتال!
بگویی اندکی ناشادمانی و رنج، یا شکوه و گلایه در زوایای رخسارش پیدا باشد، هرگز!
تازه از فرانسه برگشته بود . می خندید و می گفت مهد دموکراسی، تحمل یک متر روسری را نداشت . نتوانستند حضور چند دختر محجبه را در مدارس خود بپذیرند . . . چه راحت حکم به اخراج ما کردند .
گفتم چرا می خندی؟ گفت چرا نخندم! بر سر عقیده ام ماندم تا آخر! این جالب نیست؟
گفتم همه این حرفها بخاطر یک متر روسری است؟ جوابی که داد از سن و سالش خیلی پخته تر بود . زیرکانه و هوشمندانه!
نه! این بهانه است . آنها حجاب را فرهنگ می دانند، نه تمدن، نه اصالت و نه هویت! . . . صرفا اعتقادی فردی که محدودیت و انحصار در دل آن است .
می دانید، زن غربی خیلی بخشنده است . همه را از خوان پر نعمت خویش بهره مند می کند، اما خود همیشه سرگردان و تشنه است!
گفتم تشنه چه چیز؟
گفت تشنه این که به او بنگرند، طالبش شوند و پی اش را بگیرند . همه همت زن غربی این است که از کاروان مد عقب نماند و هر روز جلوه ای تازه کند . او اسیر و در بند خویش است . . . و در این اسارت، سرخوش . او هرگز به رهایی فکر هم نمی کند، چون آزاد است و رها . . . اما در قفس!
زن غربی نمی داند کیست!
- نداند، چرا با تو و حجاب تو سرستیز دارند؟
با تعجب نگاهم کرد و گفت این حکایت همان پسری است که هر چه معلمش به او گفت بگو «الف » نگفت، پرسید چرا؟ گفت «الف » اول راه است . اگر گفتم، می گویی بگو «ب » . . . این رشته سردراز دارد .
آنها همه می دانند اگر زنی محجب شد، دیگر در کوچه و خیابان از لوازم آرایشی که آنها می سازند، استفاده نمی کند، دیگر لخت و عور مبلغ کالاهای آنان نمی شود، دیگر با مردان بیگانه به دریا نمی رود، دیگر نمی تواند در هر مجلس و محفلی شرکت کند، بزند و برقصد . . . !
باز هم فکر می کنید همه این حرفها به خاطر یک متر روسری است؟
در اتاق رئیس «مؤسسه اسلامی نیویورک » را گشود و داخل شد . آنگاه بی مقدمه گفت آقا من می خواهم مسلمان شوم!
مرد سرش را از روی کاغذ برداشت، چشمش به دختر جوانی افتاد که چیزی از وجاهت و جمال کم نداشت .
گفت باید بروی تحقیق کنی . دین چیزی نیست که امروز آن را بپذیری و فردا رهایش کنی .
قبول کرد و رفت، مدتی بعد آمد . مرد راضی نشد . . . باز هم باید تحقیق و مطالعه کنی . آنقدر رفت و آمد که دیگر صبرش لبریز شد . فریادی کشید و گفت «به خدا اگر مسلمانم نکنید، می روم وسط سالن، داد می زنم و می گویم من مسلمانم .»
. . . مرد فهمید این دختر جوان در عزم خود جدی است .
چیزی به میلاد پیامبر اکرم (ص) نمانده بود . آماده اش کردند که در این روز مهم طی مراسمی به دین مبین اسلام مشرف شود .
جشنی بپا کردند و در ضمن مراسم اعلام شد که امروز یک میهمان تازه داریم: یک مسلمان جدید! . . . و او از جا برخاست .
کسی از بین مردم صدا زد لابد این دختر خانم هم عاشق یک پسر مسلمان شده و خیال کرده دین اسلام جاده صاف کن عشق اوست! چه اسلامی؟ همه حرف است!
(نخود این آش شد . نمی دانم چه سری است که بعضی ها دوست دارند نخود هر آشی بشوند) .
- نه، نه . . . اشتباه نکنید . این خانم نه عاشق شده و نه با چشم بسته به این راه آمده، او مدتهاست تحقیق کرده و با بصیرت دین ما را پذیرفته است . چیزهایی از اسلام می داند که شاید هیچکدام از شما ندانید! کدام یک از شما مفهوم «بداء» را می دانید؟ همه نگاه کردند به هم، مسلمانان نیویورک و مساله اعتقادی بداء؟
اما او از این مفهوم و دهها مورد نظیر آن کاملا مطلع است .
بگذریم . او در آن مجلس مسلمان شد و برای اولین بار حجاب را پذیرفت .
خانواده مسیحی دختر که با یک پدیده جدید مواجه شده بودند، شروع به آزار و اذیت او کردند و روز به روز بر سخت گیری و فشار خویش افزودند .
دختر مانده بود چه کند! باز راه مؤسسه اسلامی نیویورک را درپیش گرفت و مسؤولان این مرکز را در جریان کار خود قرار داد . آنان نیز با برخی از علمای ایران تماس گرفتند و مطلب را با آنان در میان گذاشتند . در نهایت، کار به اینجا رسید که اگر خطر جانی او را تهدید می کند، اجازه دارد روسری خود را بردارد .
گوش کنید!
شاه بیت این غزل اینجاست;
دختر پرسید اگر من روسری خود را برندارم و در راه حفظ حجابم کشته شوم، آیا شهید محسوب می شوم؟
پاسخ شنید، آری .
و او با صلابت و استواری گفت: «والله قسم روسری خود را برنمی دارم، هر چند در راه حفظ حجابم، جانم را از دست بدهم .»
آنچه خواندید، سه پلان از یک ماجراست .
پلان اول، حکایت ماهیانی که در آب زندگی می کنند، همه عمر در آب غوطه ورند، اما مرتب از هم می پرسند: آب کو؟
پلان دوم، حکایت ماهی دور افتاده از آبی که آنقدر تن به شن های ساحل می زند تا بالاخره راهی به دریا باز کند .
. . . و پلان سوم، حکایت ماهی گداخته ای که هرم گرمای خشکی نفسش را بریده، حسرت آب بردلش مانده، اما راه دریا را از دل خویش می جوید!
بازگردیم به خیابان آفریقا، آن پاساژ با حال سانتی مانتال، بی اعتنایی دختران جوان به آن تابلو و قهقهه های مستانه!
شست و شویی کن و آنگه به خرابات خرام
تا نگردد زتو، این دیر خراب، آلوده

پايگاه حوزه


فصلنامه پرسمان، شماره 1، سروقامت، حسین؛

بگو دردی زپشت درد خیزد

هزاران دشنه باجانم ستیزد

بگو فتوا دهد عالم به قتلم

مگر عشق از وجودم می گریزد؟

الهی با خاطری خسته



دل به کرم تو بسته



دست از اساتید شسته و در انتظار نمرات نشسته ام



پاس شوند کریمی



پاس نشوند حکیمی



نیفتم شاکرم



بیفتم صابرم



الهی شهریه ها بالاست که میدانی



و جیبم خالیست که میبینی



نه پای گریز از امتحان دارم و نه زبان ستیز با استاد


چرا باید چادر سر کنم .دست و پام و تنگ میکنه.خستم می کنه.وقتی چادر سر می کنم نگرانم که از سرم بیفته,گرمم می شه,آخه چرا باید چادر سر کنم.اصلا مگه نمی گن رنگ مشکی مکروهه؟ مگه فقط حجاب چادره و...
این ها گفته های دوستم هلیا بود که همش توی گوشم زمزمه می کرد.من به چادر علاقه داشتم ولیکن با این حرف ها کم کم داشت مهر حجاب از دلم میرفت.اصلا داشتم به این فکر می افتادم که کی راست میگه و کی دروغ !
هلیا میگفت چادری ها منزوی هستند .گوشه گیرن و در هیچ کاری موفق نیستن.چون حجاب جلوی پیشرفتشون رو می گیره. در یک کلام حجاب محدودیته.
اون شب تو یکی از شبکه های اجتماعی مشغول گردش بودم که به صورت کاملا تصادفی متوجه شدم که چند نفر در مورد دغدغه ی من مشغول بحث و مجادله هستند.ازعکس و اسماشون کاملا مشخص بود که کدومشون موافق حجابه و کدومشون مخالف!
انقدر بحث داغ شده بود که هر چی مامانم داد میزد نازنین بگیر بخواب گوش نمیدادم و به کارم ادامه میدادم.
همه دعواها سر یه عکس بود.عکسی که توش یه دختر خانومی تابلو یی دستش گرفته بود که روش نوشته شده بود:من چادرم را دوست دارم.

خیلی برام جالب شد.تصمیم گرفتم این بحث رو دنبال کنم.بحث خیلی داغ بود و من ترجیح دادم تا متوجه مباحثشون نشدم چیزی ننویسم.
ملوس خانومی که کامنتش نه به اسمش می اومد و نه به عکسش! نوشت : ما که چادری نیستیم ولی لایک.
دختری با آیدی نجوای عشق نوشت:
آهای اونایی که می گین چادر ضد استعماره. خاک برسر ملتی که با پارچه سیاه و زن ستیزی و محدود کردن زن جلو استعمارو بگیره.استعمارچکاربه زن ها داره؟اون دنبال ثروت هاست. اتفاقا هرچادری که دورانداخته بشه گامی درجهت نواندیشی و مبارزه بااستعماره. چادرخودش استعمارجنس زن هست..
به جای پوشاندن و دور کردن زن از جامعه بیایید در راه اصلاح افکار و ترویج اخلاق صحیح کوشا باشیم.
نگار گفت:
استعمار دنبال چپاول ثروت هاست اما ثروتها رو جز با تسخیر افکار و تعویض عقاید به نفع خودش نمیتونه به دست بیاره!
وقتی با دور انداختن چادر و حجاب یک جامعه به فحشا کشیده شد دیگه حال و حوصله مبارزه با استعمار رو نداره.یه جوون تو چنین جامعه ای با یک کازینو سرگرم میشه.دیگه کاری نداره که نفتش، طلاش، آهن و مسش رو کی می بره و چی به سرشون میاد. شمایی که ادعای روشنفکریتون میشه تا به حال در مورد آندلوس چیزی نشنیدین؟!
فاطمه محب امام هادی گفت:
خانم نجوای عشق کی گفته پوشوندن زن یعنی دور کردن اون از جامعه؟ اتفاقا اینی که در اسلام حجاب اومده یعنی جواز حضور زن در جامعه .وگرنه برای موندن توی خونه و در جمع محارم که حجاب لازم نبود.این پارچه سیاه که میگی اسمشم چاااااااااااااااااااادره. اگه اینکه زن برهنه بیاد از خونه بیرون یعنی اصلاح افکار و روشنفکری رخ داده؟! اگه لخت بودن آزادی اندیشه و تعالی فکره پس حیوونا از همه متعالی ترن.متمدن ترن. و در بین همه حیوونا خوک از همه مدرن تر و متمدن تر.چون تنش نه کرک داره و نه مو و نه پولک.لخته لخته!متمدنه متمدن!
نجوای عشق دوباره ادامه داد:همیشه یک دشمن فرضی درست کردید که همه تقصیرها روگردن اون بندازید.
هیچوقت حاضرنیستید درست فکرکنید وریشه یابی ودرمان کنید. درهمین جامعه اسلامی نگاهی به اطراف بندازید از زن چه درست کردید؟
دختران قبل از انقلاب رو با الان مقایسه کنید؟ به نظرتون چرا دختران الان بالندگی دختران قبل از انقلاب رو ندارن؟
علتش چیه؟ چون چادرنمی پوشیدند.چون محدود نبودند.چون آزاد بودن.

نگار: یعنی فکر می کنی الان دخترای ایرانی کمتر از زمان قبل از انقلاب توی جامعه و اجتماع و دانشگاه ها حضور دارن؟!
نجوای عشق: نه حضورشون شاید بیشتر شده باشه.ولی تاثیر حضورشون کمتر شده. قبل از انقلاب و همین الان توی کشورهای اروپایی به زن بها می دن.زن اونجا استاد دانشگاه میشه.وزیره میشه. نماینده مجلس میشه.

آرش یکی یدونه : نجوای عشق اگه چند ماه قبل بود می گفتیم داری از پادگان اشرف کامنت میذاری! ولی الان نمی دونم کجایی که خبر نداری توی ایران استاد و وکیل و وزیر زن داریم این هوا! خیلی هاشون هم چادری هستند. اگه منظورتون از حضور زن بدن نمایی توی خیابون باشه بله زن های ما تو جامعه حضور ندارن.ولی اگه منظورت از حضور، فعالیت های فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و علمی و اقتصادیه خیلی هم حضور دارن.



ارنیکا خانوم که بعدا فهمیدیم پسره! : یک دفعه وارد بحث شد و با عصبانیت گفت: شما رو شستو شوی مغزی دادن .اینها همش کاره این حکومته .من چادری نیستم و از همشون بدم میاد.همشون مزدورای این حکومتن.ساندیس خورای عقب مونده! واقعا اگر زن ها روبند بندازند همه مشکلات شما حل میشه من قسم میخورم از طریق رسانه ها این طرح رو به انجام برسانم که در عرض شش ماه همه زن های ایران در کل نقاط روبنده و چادر بپوشند ولی اگر مشکلات حل نشد شما باید کنار بکشید و آزادی ما جوونا رو پس بدید!
احسان خوشگله : شما باید ذهنت سالم باشه عین حضرت یوسف هزار زلیخای عریان و زیبا در مقابلت بایسته نمیتونه از راه تورو منحرف کنه چون ایمان داری باچشم دل میبینی نه باچشم سر.
ولی درجامعه کنونی ما دین و ایمانی نمونده. صدتا چادرهم بپوشی از شر درامان نیستی.علت چادرنیست اندیشه غلطه.
حسین فدایی پیامبر اکرم : الان که ذهن همه مرد ها به قول شما درست نیست و همه ایمان حضرت یوسف رو ندارن .که باید بیشتر حجاب حفظ بشه. برای اینکه زن سالم بمونه.خانواده سالم بمونه و در نهایت جامعه سالم بمونه. اگه مثل کشورهای اروپایی باشه که رابطه زن ها و مرد ها با سگ و گربه هاشون گرم تر از همسراشون باشه خوبه؟ شما دنبال این هستید؟!
ملیسا : چادر پوشیدن خیلی سخته.کی گفته حجاب اصلا به چادره.مثلا اگه خودمون رو زیر این پارچه سیاه قایم کنیم خیلی با حجاب شدیم؟ تازه با این زحمتی که این چادر سر کردن داره.
نگار : این همه وزن آرایشی که باید با کارتک! از رو صورت بعضی دخترا پاک کرد و بوی تند ادکلن و ده کیلو بدلیجات و سختی حرکت با کفش هایی که صرفا برای زیبایی ظاهر است رو تحمل می کنید. در مقابل اینا یه چادر مگه چی داره که انقدر سرش چونه می زنید. مشکل شما سختی سر کردنش نیست. سختیش اینه که نمی تونید از نگاه های هوس آلودی که همه جا دنبالتون میاد دل بکنید.عادت کردین .اصلا اعتیاد پیدا کردین به این نگاه ها.اگه یه روز بیاد و خودنمایی نکنید و نگاه های هرزه از تن و بدنتون بالا و پایین نره استخون درد می گیرید!
فرهاد روشن : ساندیس خورا بزنن به چاک جاده! برای دفاع از این چادر از ...... ساعتی ساندیس می گیرید یا اینکه قرار داد ماهیانه دارید؟! مثلا تو همین نیم ساعت چند تا ساندیس کار کردین؟ شما فقط عادت دارید زن رو محدود کنید آزادی های زن رو بگیرید.حبسش کنید.شما استعمار گرید.
مصطفی ق : فرهاد جون اینا یه مشت عقب مونده و دگمن! اینا از آزادی زن چه می فهمند؟ اینا فقط منتظرن اسرائیل جنگ رو شروع کنه برن شهید بشن! آزادی زن به اینا نیومده!
کامیار جون : به جای گیر دادن به زن ها که حجابت رو درست کن برو خودت آدم شو. تو نگاهتو بنداز پایین.چیکار داری به دختر مردم؟ شاید اون دلش نخواد حجاب داشته باشه اصلا.به توچه؟!
آرش آسمان :خیلی جالبه.به فرض بی حجابی نشانه ی آزادی زن ها باشه چرا مردا دارن خودشونو برای تحقق این حق ضایع شده می کشن؟! الان همینجا ببین چند تا خانوم از حجاب بد گفتن و چند تا آقا! دیشب هم شبکه ... تو ماهواره برنامه ای گذاشته بود با موضوع حجاب. هر یه دونه خانومی که زنگ می زد و در مورد آزادی زن ها که منظورشون بی حجابی بود حرف می زد ده تا مرد تماس می گرفت! مردا جوری از بی حجابی دفاع می کردن که انگار دارن از حقوق هسته ای ایران توی آژانس بین المللی هسته ای دفاع می کنن!! ولی همین مردا توی زندگی خصوصیشون در مقابل زن خودشون نه حقوق زن می فهمن و نه اینقده بالا پایین می پرن!
ندا 99 : آقای مرادی باهاتون موافقم ولی دلیل اینی که این مردها توی خونه خودشون همه جور زن آزاری دارن و برای احقاق حقوق زن های مردم خودکشی می کنن نشونه از خود گذشتگی شونه!
تو این هیاهو بود که یک دفعه پسری به اسم شهاب گفت : یکی از خانومای چادری جواب منو بده
چی شد که چادری شدین؟
زهرا بی مکث جواب داد:
دیدیم شیطان صفتان، برای تباهی قلبمان نقشه ها کشیده اند
دیدیم قبح گناه می ریزه و هر لحظه بی حیایی را ترویج میکنند.
دیدیم به اسم آزادی جسم، انسانیت را به اسارت می کشند تا اونو به مسلخ حیوانیت ببرن
دیدیم عمق نگاه همان را کوتاه می کنند تا خدا را در عمق قلبمان نبینیم.
دین بدون تکلیف را تبلیغ میکنن ، تا به دیدن عکس لرزان ماه در آب اکتفا کنیم
دیدیم چادر را نشانه گرفته اند پس چادری شدم.
من با این جملات سخت تحت تاثیر قرار گرفته بودم که دیدم با آیکن لبخند و دست زدن از هر طرف زهرا را به سخره گرفتند و میگن زهرا خانم ساعت ادبیات نیستا!
نادیا گفت: برید بابا.یه مشت عقب مونده متحجر!
من که واقعا از بی منطقی نادیا و این پسرهای حال به هم زن، حالم بد شده بود.نوشتم: پس اگه این همه چشم ناپاک، مخالف و دشمن چادر هستند من یک چادری هستم.اگر این طوریه پس من چادرم را دوست دارم...
ساحل گفت با تو موافقم. حجاب یعنی این که حیای یک زن مانع خودنماییش در برابر چشم های ناپاک بشه .اینکه یه زن با حیا خودشو در معرض دید چشمای هرضه نزاره.ای دخترایی که مخالف حجاب و چادر هستید. خوشتون میاد یه مرد با چشم و دل هوس بازش از دیدن تن و بدنتون لذت ببره و بگه ...
من با اصرار مامانم برای خوابیدن از سایت خارج شدم و نفهمیدم آخر بحث چی شد.
ولی آخرین کامنتی که از یک نفر به نام میرزا حسین خان طناز الرعایا! دیدم این شعر بود که حسابی دلمو لرزوند:
این همه باده مگر از سر راه آوردی
که هر آنکس که رسد باده کنی جامش را
ماه از اول خلقت به سرش چادر داشت
کس ندیدست به غیر رخش اندامش را
موقع شام. قبل و حتی حین خواب ! داشتم به این مناظره اینترنتی فکر می کردم. صبح که از خواب بیدار شدم. یه احساسی داشتم.احساس می کردم منم چادرمو دوست دارم و حاضر نیستم به حرف های هلیا گوش بدم. باز یاد تبلیغات تلویزیون درباره اینترنت افتادم! با خودم گفتم آخه کی میگه اینترنت چیز بدیه؟! . . .

یکی از دلایلی که نشان می دهد ما ملت با هوشی هستیم این املا فارسی است
ما واسه صداهای کاملا مشابه، حروف مختلف داریم.
مثلا :
واسه این ۳ تا: ث، س، ص
و واسه این ۴ تا: ز، ذ، ض، ظ
این یعنی:
«سزاوار» رو میشه ۱۱ جور غلط نوشت
«ستیز» رو میشه ۲۳ جور غلط نوشت
«استحقاق» رو میشه ۹۵ جور غلط نوشت
و «اهتزاز» رو میشه ۱۲۷ جور غلط نوشت!
واغئن چتوری شد که ماحا طونصطیم دیکطه یاد بگیریم!؟

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

سالم, کیست, روان, شناسی, جواب, سوال, میگوید, آدمیه, خودش, آدمهای, اطرافش, ستیز, نیست, نتیجتاً, حضورش, انرژی, میده, بیشتر, اینکه, انتقادگر, باشه, مشوقه, منفی, مثبته, متکبر, متواضعه, بخواد, خودنمایی, دوست, داره, فضای, اشتراکی, دیگرانو, ببینه, همینطور, دیده, بهترین, وجودتون, میشه, میبینه, زبون, میاره, مزاح, خوبی, همونی, میبینی, البداهه, خلاقیت, برخوردش, محترمانه, میتونید, اعتماد, کنید, احساس, امنیت, کنترل, نیاز, نداره, تحسین, نمیاد, مجموعه, رفتارهاش, احساسی, حقیقت, خودت, مثبتتر, آنچه, هستی, ببینی, وقتی, کنارت, نباشه, واقعی, میکنند, بزرگ, بودی, گوشهای, زندگی, آستانه, تسلیم, بنِه, حافظ, ستیزه, روزگار, بسْتیزد, برای, آرامش, جهان, بخشیدن, خودمان, هستیم, برایمان, صحنه, جایی, جانانه, زیستن, واسه, صداهای, کاملا, مشابه, حروف, مختلف, داریم, یعنی, شیشه, نمیشه, نوشت, اینترنت, سزاوار, زلزله, احتذار, استحقاق, اهتزاز, واغئن, چتوری, ماحا, طونصطیم, دیکطه, بگیریم, ماجرا, اینجاست, شامگاه, پنجشنبه, تابستانی, تهران, خیابان, افریقا, پاساژ, باحال, سانتی, مانتال, لطفا, حجاب, اسلامی, رعایت, فرمایید, دخترکان, جوان, مانیکور, کرده, آرایش, موهای, افشان, دهها, مغازه, برمی, خورند, تابلو, ورودی, آنها, ببینند, توجهی, نوشته, اصلا, اندکی, پریشان, روسری, حریرآسای, خویش, پنهان, ابدا, اینان, چنین, تکلیف, آنان, آمده, گشایی, معاشران, بازکنید, بدین, دراز, بگذریم, غربت, باشد, پاساژبا, بگویی, ناشادمانی, شکوه, گلایه, زوایای, رخسارش, پیدا, هرگز, تازه, فرانسه, برگشته, خندید, دموکراسی, تحمل, نداشت, نتوانستند, محجبه, مدارس, بپذیرند, راحت, اخراج, کردند, گفتم, نخندم, عقیده, ماندم, جالب, حرفها, بخاطر, جوابی, سالش, خیلی, پخته, زیرکانه, هوشمندانه, بهانه, فرهنگ, دانند, تمدن, اصالت, هویت, صرفا, اعتقادی, فردی, محدودیت, انحصار, دانید, غربی, بخشنده, خوان, نعمت, بهره, همیشه, سرگردان, تشنه, بنگرند, طالبش, شوند, بگیرند, کاروان, نماند, جلوه, اسیر, اسارت, سرخوش, رهایی, آزاد, داند, نداند, سرستیز, دارند, تعجب, نگاهم, حکایت, همان, پسری, معلمش, نگفت, پرسید, رشته, سردراز, دارد, کوچه, لوازم, آرایشی, سازند, استفاده, مبلغ, کالاهای, مردان, بیگانه, دریا, تواند, مجلس, محفلی, شرکت, بزند, برقصد, اتاق, رئیس, مؤسسه, نیویورک, گشود, داخل, آنگاه, مقدمه, خواهم, مسلمان, کاغذ, برداشت, چشمش, جوانی, افتاد, چیزی, وجاهت, جمال, باید, بروی, تحقیق, امروز, بپذیری, فردا, رهایش, قبول, مدتی, راضی, مطالعه, آنقدر, صبرش, لبریز, فریادی, کشید, مسلمانم, نکنید, سالن, گویم, فهمید, میلاد, پیامبر, اکرم, نمانده, آماده, مراسمی, مبین, مشرف, جشنی, اعلام, میهمان, جدید, برخاست, مردم, لابد, خانم, عاشق, خیال, جاده, اوست, نخود, دانم, بعضی, بشوند, اشتباه, بسته, مدتهاست, بصیرت, پذیرفته, چیزهایی, شاید, هیچکدام, ندانید, مفهوم, بداء, مسلمانان, مساله, مورد, نظیر, مطلع, اولین, خانواده, مسیحی, پدیده, مواجه, بودند, شروع, آزار, اذیت, فشار, افزودند, درپیش, گرفت, مسؤولان, مرکز, جریان, قرار, برخی, علمای, ایران, تماس, گرفتند, مطلب, میان, گذاشتند, نهایت, جانی, تهدید, اجازه, بردارد, برندارم, حجابم, کشته, شهید, محسوب, پاسخ, شنید, صلابت, استواری, والله, برنمی, جانم, بدهم, خواندید, پلان, ماجراست, ماهیانی, غوطه, مرتب, پرسند, افتاده, ساحل, بالاخره, راهی, گداخته, گرمای, خشکی, نفسش, بریده, حسرت, بردلش, جوید, بازگردیم, آفریقا, اعتنایی, دختران, قهقهه, مستانه, شویی, آنگه, خرابات, خرام, نگردد, آلوده, پايگاه, حوزه, فصلنامه, پرسمان, شماره, سروقامت, حسین؛, دردی, زپشت, خیزد, هزاران, دشنه, باجانم, ستیزد, فتوا, عالم, قتلم, وجودم, گریزد, الهی, خاطری, خسته, اساتید, شسته, انتظار, نمرات, نشسته, کریمی, نشوند, حکیمی, نیفتم, شاکرم, بیفتم, صابرم, شهریه, بالاست, میدانی, جیبم, خالیست, امتحان, زبان, استاد, چادر, میکنه, خستم, نگرانم, بیفته, گرمم, مشکی, مکروهه, چادره, گفته, دوستم, هلیا, گوشم, زمزمه, علاقه, داشتم, ولیکن, میرفت, افتادم, میگه, دروغ, میگفت, چادری, منزوی, هستند, کاری, موفق, نیستن, جلوی, پیشرفتشون, گیره, کلام, محدودیته, شبکه, اجتماعی, مشغول, گردش, بودم, صورت, تصادفی, متوجه, دغدغه, مجادله, ازعکس, اسماشون, مشخص, کدومشون, موافق, حجابه, مخالف, انقدر, مامانم, میزد, نازنین, بخواب, نمیدادم, کارم, ادامه, دعواها, عکسی, خانومی, دستش, گرفته, چادرم, برام, تصمیم, گرفتم, دنبال, ترجیح, مباحثشون, نشدم, ننویسم, ملوس, کامنتش, اسمش, اومد, عکسش, نیستیم, لایک, دختری, آیدی, نجوای, آهای, اونایی, استعماره, برسر, ملتی, پارچه, سیاه, ستیزی, استعمارو, بگیره, ثروت, اتفاقا, هرچادری, گامی, درجهت, نواندیشی, مبارزه, چادرخودش, پوشاندن, جامعه, بیایید, اصلاح, افکار, ترویج, اخلاق, صحیح, کوشا, باشیم, نگار, چپاول, ثروتها, تسخیر, تعویض, عقاید, نمیتونه, بیاره, انداختن, فحشا, کشیده, دیگه, حوصله, جوون, کازینو, سرگرم, نفتش, طلاش, سرشون, شمایی, ادعای, آندلوس, نشنیدین, فاطمه, امام, هادی, پوشوندن, اینی, اومده, جواز, وگرنه, موندن, خونه, محارم, لازم, نبود, میگی, اسمشم, برهنه, بیاد, بیرون, روشنفکری, داده, آزادی, اندیشه, تعالی, فکره, حیوونا, متعالی, متمدن, مدرن, پولک, لخته, متمدنه, دوباره, دشمن, فرضی, درست, کردید, تقصیرها, روگردن, بندازید, هیچوقت, فکرکنید, وریشه, یابی, ودرمان, درهمین, نگاهی, انقلاب, الان, مقایسه, نظرتون, بالندگی, ندارن, علتش, چادرنمی, پوشیدند, نبودند, دخترای, ایرانی, کمتر, زمان, دانشگاه, حضورشون, تاثیر, کشورهای, اروپایی, اونجا, وزیره, نماینده, یدونه, گفتیم, پادگان, اشرف, میذاری, دونم, کجایی, نداری, وکیل, هاشون, منظورتون, خیابون, فعالیت, فرهنگی, سیاسی, علمی, اقتصادیه, ارنیکا, بعدا, فهمیدیم, پسره, دفعه, وارد, عصبانیت, شستو, مغزی, دادن, اینها, کاره, حکومته, نیستم, همشون, مزدورای, حکومتن, ساندیس, خورای, مونده, واقعا, روبند, بندازند, مشکلات, میخورم, طریق, رسانه, انجام, برسانم, نقاط, روبنده, بپوشند, بکشید, جوونا, بدید, احسان, خوشگله, ذهنت, حضرت, یوسف, زلیخای, عریان, زیبا, مقابلت, بایسته, تورو, منحرف, باچشم, درجامعه, کنونی, ایمانی, نمونده, صدتا, چادرهم, بپوشی, درامان, چادرنیست, غلطه, فدایی, بمونه, رابطه, گربه, همسراشون, خوبه, هستید, ملیسا, سخته, مثلا, خودمون, قایم, کنیم, شدیم, زحمتی, کارتک, ادکلن, کیلو, بدلیجات, سختی, حرکت, زیبایی, ظاهر, چونه, زنید, کردنش, سختیش, آلودی, دنبالتون, بکنید, عادت, کردین, اعتیاد, هرزه, بدنتون, پایین, استخون, گیرید, فرهاد, بزنن, دفاع, ساعتی, ماهیانه, دارید, بگیرید, حبسش, گرید, مصطفی, دگمن, فهمند, منتظرن, اسرائیل, نیومده, کامیار, حجابت, نگاهتو, چیکار, نخواد, داشته, توچه, آسمان, جالبه, حجابی, نشانه, خودشونو, تحقق, ضایع, همینجا, گفتن, دیشب, ماهواره, برنامه, گذاشته, موضوع, منظورشون, جوری, انگار, حقوق, هسته, آژانس, المللی, خصوصیشون, اینقده, آقای, مرادی, باهاتون, موافقم, دلیل, مردها, آزاری, احقاق, خودکشی, نشونه, گذشتگی, هیاهو, شهاب, خانومای, شدین, زهرا, دیدیم, شیطان, صفتان, تباهی, قلبمان, نقشه, گناه, ریزه, لحظه, حیایی, انسانیت, کشند, اونو, مسلخ, حیوانیت, ببرن, کوتاه, نبینیم, بدون, تبلیغ, دیدن, لرزان, اکتفا, جملات, دیدم, آیکن, لبخند, سخره, میگن, ادبیات, نیستا, نادیا, بابا, متحجر, منطقی, پسرهای, حالم, نوشتم, ناپاک, هستم, طوریه, مانع, خودنماییش, برابر, معرض, چشمای, هرضه, نزاره, دخترایی, خوشتون, بازش, ببره, اصرار, خوابیدن, سایت, خارج, نفهمیدم, آخرین, کامنتی, میرزا, طناز, الرعایا, حسابی, دلمو, لرزوند, باده, آوردی, آنکس, جامش, خلقت, ندیدست, اندامش, موقع, مناظره, اینترنتی, کردم, بیدار, چادرمو, حاضر, تبلیغات, تلویزیون, درباره, بدیه, دلایلی, هوشی, فارسی,